اثبات وجود مهدی (ع)

اثبات وجود مهدی (ع)

امامت در لغت به معنای پیشوایی و در اصطلاح، یعنی ریاست عامه در امور دین و دنیا، در نیابت از پیغمبر (ص). امامت حضرت مهدی (ع) به دو راه نصّ و معجزه ثابت شده است.
اما نصّ: شیخ صدوق در کتاب کمال الدین به سندی صحیح به نقل از یونس بن عبدالرحمن آورده است که گفت: به محضر امام موسی بن جعفر (ع) مشرف شدم و عرضه داشتم: یابن رسول الله آیا تو قائم بالحق هستی؟ فرمودند: من هم قائم بالحق هستم و لکن آن قائمی که زمین را از دشمنان خدای عزوجل پاک می کند و آن را پر از عدالت می نماید، همچنان که از جور و ستم پر شده باشد، پنجمین فرزند من است که غیبتی طولانی دارد، زیرا که بر جان خود می ترسد. در این مدت عده ای از حق برگشته و عده ای دیگر ثابت قدم می مانند. سپس فرمود: خوشا به حال شیعیان ما که در غیبت قائم ما به رشته ولایت ما چسبیده و به دوستی ما ثابت مانده و از دشمنان ما بیزار باشند. آنان از ما و ما از آنهاییم. 1
نمونه های دیگری از نص را می توان در جلد دوم کتاب کمال الدین، صفحات 376، 381 و 409 ملاحظه کرد.
همچنین در کتاب کفایه الاثر فی النص علی الائمه الاثنی عشر تألیف شیخ علی بن محمد بن علی الخزاز قمی، 170 حدیث از طریق شیعه و سنی روایت شده که همه آن ها به امامت حضرت مهدی (ع) تصریح دارد.
و اما معجزه: معجزات و کرامات حضرت، دلیلی بر اثبات امامت اوست. از علی بن محمد سمری نقل شده که به محضر مقدس حضرت مهدی (ع) نامه نوشت و درخواست کفن کرد. جواب آمد که در سال هشتاد یا هشتاد و یکم به آن نیازمند خواهی شد. پس در همان وقتی که آن حضرت برایش تعیین کرده بود وفات یافت و یک ماه پیش از فوتش کفن برایش فرستاده شد. 2
و از جمله معجزات آشکار حضرت، حاجت گرفتن مردم از آن حضرت است که هر ازگاهی زبان به زبان می چرخد و مشتاقان را امیدوارتر و مشتاق تر می کند. شفا یافتن بیماران لاعلاج در مسجد جمکران از آن جمله است. در کتاب های کمال الدین شیخ صدوق، بحارالانوار علامه مجلسی و نجم الثاقب میرزا حسین نوری از معجزات حضرت بسیار آمده است.
چگونه می شود اثبات کرد که مهدی واقعاً در تاریخ وجود داشته است؟ شاید شرایط خاص روحی روانی این باور را در ذهن مردم جا انداخته باشد؟ این اصل که مهدی رهبر موعود منجی عالم بشریت است به صورت عام در احادیث نبوی، و به صورت خاص در روایات ائمه اهل بیت (ع) آمده است. در این روایات مسأله به گونه ای مورد تأکید قرار گرفته که جای هیچ گونه شکی باقی نمی گذارد و چهار صد حدیث فقط از طریق اهل سنت شمارش شده که به ضمیمه روایات شیعه به بیش از شش هزار روایت می رسد؛ و چنین آماری بسیار بالاست. در مورد خیلی از مسائل بدیهی اسلام که مسلمانان به آن معتقدند، این همه روایت وارد نشده است. اما تجسم این اندیشه در وجود امام دوازدهم (ع) هم دلایل کافی دارد که کاملاً اقناع کننده است. این دلایل را می توان در دو دلیل نقلی و علمی، خلاصه کرد: دلیل نقلی، وجود امام موعود را اثبات می کند و دلیل علمی، ثابت می کند که مهدی یک اسطوره و یک فرضیه نیست، بلکه حقیقتی است که وجود او در تاریخ لمس شده است.
اما دلیل نقلی: صدها روایت و حدیث از پیامبر اکرم (ص) و ائمه اهل بیت (ع) رسیده است که می گوید مهدی موعود دارای این خصوصیات است: از اهل بیت است، از فرزندان فاطمه است، از نسل حسین و نهمین فرزند آن حضرت است. و روایاتی که می گوید جانشینان پیامبر (ص) دوازده نفر می باشند.
این روایات، مهدی موعود را در شخص امام دوازدهم، منحصر و متعین می کند و با این که ائمه (ع) برای حفظ آن حضرت از ترور و قتل سعی داشتند مسأله در سطح عمومی مطرح نشود، در عین حال روایات زیادی در این زمینه وارد شده است. البته زیادی روایت به تنهایی نمی تواند مقبولیت آن را برساند، بلکه در این جا قرینه و گواه خاصی وجود دارد که دلیل بر صحت این روایات است. در حدیث شریف نبوی، سخن از امامان، جانشینان، امیران و سخن از دوازده تن آمده است. متن احادیث مختلف است؛ در بعضی دوازده امام و در بعضی دوازده خلیفه و در بعضی دیگر دوازده امیر، ذکر شده است. بعضی از مؤلفان، این احادیث را بیش از دویست و هفتاد شمارش کرده اند که همگی از کتاب های معتبر شیعه و سنی از قبیل صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ترمذی، سنن ابوداود، مسند احمد و مستدرک حاکم نقل شده است.
اما دلیل علمی تجربه است، تجربه ای که مدت زمان هفتاد سال گروهی از مردم با آن زندگی کردند؛ یعنی «غیبت صغری». غیبت صغری برگزار شد تا مردم به تدریج با غیبت خو بگیرند و خود را براساس آن بسازند. امام از دیده ها پنهان بود ولی از طریق وکیلان و یاران مورد وثوق (نواب اربعه) با مردم ارتباط داشت. در این مدت، چهار تن از پاک ترین و با تقواترین مؤمنان، نیابت و جانشینی آن حضرت را بر عهده داشتند و در مدت هفتاد سال واسطه میان او و مردم بوده اند و هیچ کس در هیچ زمینه ای خطایی از آنان ندیده و نشنیده است.
آیا تصور می کنید امکان داشته باشد یک دروغ، هفتاد سال دوام بیاورد و چهار نفر با هماهنگی کامل و یک صدا، یک نقش را بازی کنند؟ آنان با رفتار صمیمانه خود چنان در مردم ایجاد اطمینان کرده بودند که همه به گفتار و کردار آنان ایمان داشتند. آیا می شود این چهار تن به گونه ای نقش بازی کنند که هیچ کس به حقیقت پی نبرد در حالی که این افراد هیپچ رابطه خاصی با هم نداشته اند تا بگوییم در این قضیه تبانی کرده بودند. از قدیم گفته اند: طناب دروغ، کوتاه است. امکان ندارد یک دروغ بتواند بدین شکل دوام بیاورد و در تمام این مدت و با همه بده و بستان ها و روابط مختلف موضوع کشف نگردد و همه به درستی آن ایمان داشته باشند. بدینسان در می یابیم که پدیده غیبت صغری می تواند به عنوان یک آزموده علمی، دلیل بر واقعیت خارجی یک موضوع باشد و آن وجود، زندگی و سپس غیبت حضرت مهدی (ع) است. آن حضرت پس از غیبت صغری، خود اعلان کرده است که در پرده غیبت کبری خواهد رفت و از نظرها پنهان خواهد گشت و هیچ کس او را نخواهد دید. 3

پی نوشت:

1.کمال الدین، ج 2، ص 361 
2.همان، ص 501 
3.نشریه موعود، شماره 14، ص 80 (مقاله شهید سید محمد باقر صدر)

منبع اصلی:

موعودنامه(فرهنگ الفبایی مهدویت)/مجتبی تونه ای/ص 69 و 70