چهل قنوت در پیوند با حضرت مهدی (علیه السلام)

چهل قنوت در پیوند با حضرت مهدی (علیه السلام)

فضل بن ابي قره گويد: شنيدم امام صادق عليه السلام مي فرمود: خداوند به ابراهيم عليه السلام وحي فرو فرستاد که براي تو فرزندي متولد شود. ابراهيم اين را به ساره باز گفت. ساره با شگفتي پرسيد: آيا من توانم که حملي بر زمين نهم، حال آن که پيرزني بيش نيستم؟!
خداوند به ابراهيم وحي فرمود که: او خواهد زاييد و فرزندانش چهارصد سال شکنجه و آزار کشند، از آن رو که سخن را بر من رد کرد. امام صادق عليه السلام فرمود: پس چون اذيت و رنج بر بني اسرائيل به درازا کشيد چهل روز به درگاه خداوند ناله و زاري کردند. خداوند به موسي و هارون وحي فرمود که: آنها را از چنگال فرعون رهايي بخشد و بدين صورت يکصد و هفتاد سال آزار را از آنها کاست. راوي گويد: سپس امام صادق عليه السلام فرمود: شما هم اگر چنين کنيد البته خداوند بر ما گشايش دهد، ولي اگر اين گونه نباشد اين امر تا آخرين حد خود به درازا کشد.
سير اول: (شب همه جا را فرا گرفته سياهي بر قلبهايمان سايه افکنده) دنيا با جاذبه هاي پر زرق و برقش پيش پايمان دام گسترده و خود به کمين صيد نشسته تا کي ما را به کام خود کشد و اسير سازد. ابليس زهر سو افسونگري کند و به ياري نفس خصم شتابد. در اين ظلمت به هر سو قدم گذاري هلاک شوي و در دره گمراهي سقوط کني. چشمانت کور شده جايي را نمي بيني، راه بيراهه تشخيص نمي دهي. غريقي هستي در درياي مواج و طوفاني که کشتي نجاتي مي طلبي. در اين لحظات سخت و پر آشوب ندايي در اعماق جانت طنين اندازد: اِنّ مَثَل اهل بَيتي في اُمّتي کَمَثَل سَفينه نوح مَن رَکَبَها نَجي وَ مَن تَخَلّفَ عنها غَرَق.(1)
همانا مثل اهل بيت من در ميان امت من همچون کشتي نوح است که هر کس بر آن سوار شد نجات يافت و هر کس ز آن روي برتافت هلاک گرديد.
سير دوم: چشمه هاي نور در دلت مي جوشد، غنچه هاي اشک به ديدگانت مي شکفد، زمزمه اي دلنشين داري: السلام عليک يا سبيل الله الذي من سلک غيره هلک.(2)
سلام بر تو اي مولاي من، امام زمان، اي راه خدايي که هر کس در غير آن گام نهد هلاک شود.
 راه هدايت يافته شب تاريکت سحر گشته، به صراط مستقيم گام نهاده، ريسمان محکم هدايت را چنگ زده، راهبري امام هدايت پذيرفته، بر شيطان و طواغيت پشت کرده اي. فرشتگان به استقبالت آمده و مژده رستگاريت دهند: خوشا به حال تو! خوشا به حال تو! گويي تازه دنيا آمده اي، بر سجاده مي نشيني و دست به دعا بر مي داري: اللهم عرفني نفسک فانک ان لم تعرفني نفسک لم اعرف رسولک، اللهم عرفني رسولک فانک ان لم تعرفني رسولک لم اعرف حجتک، اللهم عرفني حجتک فانک ان لم تعرفني حجتک ضللت عن ديني.(3)
پروردگارا! معرفت خويش به من عطا فرما که اگر معرفتت به من عطا نفرمايي رسولت نمي شناسم. بارالها! رسولت به من شناسان که اگر رسولت به من نشناساني حجتت نمي شناسم. خدايا! حجتت به من شناسان که اگر او را به من نشناساني از دينم گمراه شوم.
سير سوم: امامت را شناخته محبتش به دل پرورانده اما هنوز غمين و افسرده اي. اکنون مولايت در زندان نشسته و خورشيد وجودش در پس ابر غيبت پنهان شده نه او را مي بيني نه صدايش مي شنوي. چه سخت است اين جدايي! الي متي احار فيک يا مولاي، و الي متي و اي خطاب اصف فيک و اي نجوي، عزيز علي ان اجاب دونک و اناغي، عزيز علي ان ابکيک و يخذلک الوري، عزيز علي ان يجري عليک دونهم ما جري.(4)
تا کي در انتظارات حيران مانم؟ تا به کي و با کدام گفتار تو را ستايم؟ و چگونه و به چه زباني شرح خود بيان نمايم و با تو سخن و راز دل گويم؟ بسيار دشوار است بر من که از غير تو پاسخ داده شوم و همسخن گردم. بسيار سخت است بر من تا بر فراق تو گريم و مردم تو را واگذارند و از يادت غافل باشند. بر من بسي سخت است که اين رنج و مصيبت زمان غيبت تنها بر تو وارد شود.
سير چهارم: از اين و آن سراغش گيري، او را نمي يابي. اينجا و آنجا جستجوش کني، راه به جايي نمي بري. با اين حال، اميد ز کف نداده از رحمت پروردگار مايوس نگشته اي. چه خوش ذکري به لب داري: اللهم ارني الطلعه الرشيده، و الغره الحميده، و اکحل ناظري بنظره مني اليه، و عجل فرجه.(5)
خداوندا! آن طلعت زيبا و رشيد، و آن چهره دل آرا را به من بنمايان. چشم مرا با نگاهي به جمال حضرتش سرمه کش و در فرج و ظهورش تعجيل فرما.
سير پنجم: آه! آه! به راستي ممکن است روزي او را بيني و بر خاک پايش بوسه زني. هل اليک يابن احمد سبيل فتلقي؟ هل يتصل يومنا منک بعده فنحظي؟ متي نرد منا هلک الرويه فنروي، متي ننتفع من عذب مائک فقد طال الصدي، متي نغاديک و نراوحک فنقر عينا، متي ترانا و نريک.(6)
اي پسر پيغمبر! آيا به سوي تو راه ملاقاتي هست؟! آيا امروز به فردايي مي رسد که به ديدار جمالت بهره مند شويم؟! آيا مي شود که بر جويبار رحمتت در آييم و سيراب شويم؟! کي شود که بر رفع عطش طولاني خود از چشمه آب زلال تو سيراب شويم؟! کي رسد که ما با تو صبح و شام کنيم، تا چشم ما به جمالت روشن شود که تو ما و ما تو را بنگريم.
سير ششم: چه آرزوها که عقده دل گشته، چه اشکها که در هجر تو بر گونه ها غلطيده، چه حسرتها که نبرده، چه طعنه ها که نشنيده، چه ساعتها که به انتظارت ننشسته ايم، ولي اي مولا: فلو تطاولت الدهور و تمادت الاعمار لم ازدد فيک الا يقينا، و لک الا حبا، و عليک الا متکلا و معتمدا، و لظهورک الا متوقعا و منتظرا، و لجهادي بين يديک مترقبا، فابذل نفسي و مالي و ولدي و اهلي و جميع ما خولني ربي بين يديک، و التصرف بين امرک و نهيک، مولاي، فان ادرکت ايامک الزاهره، و اعلامک الباهره فها انا ذا عبدک المتصرف بين امرک و نهيک، ارجو به الشهاده بين يديک و الفوز لديک.(7)
پس هر گاه در زمان غيبت، روزگار دراز و عمرها طولاني بگذرد جز آن که بر يقين، محبت، توکل و اعتمادم بر تو افزايد، تاثير ديگري نخواهد داشت. و جز آن که توقع و انتظارم به ظهور حضرتت بيشتر گردد و براي جهاد در پيشگاهت که جان، مال، فرزند و عيال و هر چه که پروردگارم به من تفضل و مرحمت نموده فدايت سازم و امر و نهي تو را درباره تصرف در آنها اجرا سازم، اثري نمي گذارد. اي مولاي من! پس هر گاه دوران درخشان و پرچمهاي نمايان تو را دريابم من بنده مطيع امر و نهي تو خواهم بود و به آن اطاعت، اميد و انتظار شهادت در رکاب حضرتت و سعادت در پيشگاهت دارم.
سير هفتم: صبحمان بي ذکر تو شب شود و شبمان بي درد غمت به صبح رسد. يادت ز کويمان رخت بربسته به ديار فراموشان کوچ کرده. گويا نه غيبتي رخ داده نه هجراني گريبان گيرمان گشته. تنها در دل شب، از آن دور دستها، صداي مناجاتي به گوش رسد: اللهم و لا تسلبنا اليقين لطول الامد في غيبته و انقطاع خبره عنا، و لا تنسنا ذکره و انتظاره، و الايمان به، و قوه اليقين في ظهوره، و الدعاء له، و الصلوه عليه حتي لا يقنطنا طول غيبته من قيامه و يکون يقيننا في ذلک کيقيننا في قيام رسولک صلواتک عليه و آله، و ما جاء به من وحيک و تنزيلک.(8)
خدايا! يقين را به جهت درازي مدت غيبتش و بي خبر بودن از حضرتش ز ما سلب مفرما و ياد و انتظار و ايمان به حضرتش، قوت يقين به ظهورش، دعا و درود فرستادن بر وجودش ز ياد ما مبر، تا اين که طول غيبتش ما را ز قيامش نوميد نکند و يقين ما به آن چون يقين به قيام پيغمبرت - که درودهايت بر او و آل او باد - و آنچه از وحي و تنزيلت (قرانت) آورده، باشد.
سير هشتم: (و اينک اي پناه بي پناهان! - اي اميد نااميدان!) عمري در آتش فراقت سوختيم و محبتت به جان خريديم. اگر لياقت ديدار رويت نداريم و بي وفايي هايمان ما راز تو دور کرده يقين داريم که نگاه مهربان تو هماره سوي ماست. صدايمان مي شنوي، قنوتمان در پيوند با خود مي پذيري که دعاي بر فرجت در اين دوران حيرت، يگانه دست آويز ماست براي نجات از هلاکت.
1) اللهم عرفني نفسک فانک ان لم تعرفني نفسک لم اعرف رسولک، اللهم عرفني رسولک فانک ان لم تعرفني رسولک لم اعرف حجتک، اللهم عرفني حجتک فانک ان لم تعرفني حجتک ضللت عن ديني، اللهم لا تمتني ميته جاهليه، و لا تزغ قلبي بعد اذ هديتني.(9)
پروردگارا! معرفت خويش به من عطا فرما که اگر معرفتت به من عطا نفرمايي رسولت نمي شناسم. بارالها! رسولت به من شناسان که اگر رسولت به من نشناساني حجتت نمي شناسم. خدايا! حجتت به من شناسان که اگر او را به من نشناساني از دينم گمراه شوم. خدايا! مرا مانند مردن جاهليت نميران، و دلم را پس از آن که هدايتم کردي منحرف منما.
اللهم صل علي محمد و آله و انجز لوليک ما وعدته
2) اللهم صل علي محمد و آله، و انجز لوليک ما وعدته.(10)
پروردگارا! بر محمد و آلش درود فرست و آن چه را که به وليت وعده فرمودي محقق گردان.
3) اللهم کن لوليک الحجه بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه في هذه الساعه و في کل ساعه وليا و حافظا و قائدا و ناصرا و دليلا و عينا حتي تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فيها طويلا.(11)
بارالها! در اين هنگام و براي هميشه ولي امرت، امام زمان حجه بن الحسن را - که درودهايت بر او و بر پدرانش باد - سرپرست و نگهدار و رهبر و ياور و رهنما و نگهبان باش تا گيتي را به فرمان او در آوري و تا دير زمان بهرمندش گرداني.
4) اللهم و سر نبيک محمدا صلي الله عليه و آله برويته و من تبعه علي دعوته و ارحم استکانتنا بعده، اللهم اکشف هذه الغمه عن هذه الامه بحضوره، و عجل لنا ظهوره انهم يرونه بعيدا و نريه قريبا، برحمتک يا ارحم الراحمين.(12)
بارالها! و پيامبرت را شاد و مسرور گردان به ديدار او و پيروانش که دعوت حضرتش را اجابت کردند. و (اي خدا!) بر حال زار و پريشان ما بعد از (غيبت) او ترحم فرما. خداوندا! اين غم و اندوه (زمان غيبت وليت) را از اين امت به حضور (و ظهورش) بردار. در ظهورش براي ما تعجيل فرما، که (مخالفان) آن را دور مي دانند و ما آن را نزديک. به اميد رحمتت، اي مهربانترين مهربانان.
5) اللهم اني اسئلک ان تريني ولي امرک ظاهرا نافذ الامر مع علمي بان لک السلطان، و القدره و البرهان، و الحجه و المشيه، و الحول و القوه، فافعل ذلک بي و بجميع المومنين حتي تنظر الي ولي امرک صلواتک عليه، ظاهر المقاله، واضح الدلاله، هاديا من الضلاله، شافيا من الجهاله.(13)
خدايا! من از تو به اصرار مي خواهم که ولي امرت را نمايان و با نفوذ فرمان نشانم دهي،(14) چرا که مي دانم حاکميت، قدرت، برهان، حجت و مشيت از آن توست. پس براي من و همه مومنان انجام ده، تا اينکه به ولي امرت - که درودهاي تو بر او باد - بنگريم در حالي که نمايان و شفابخش از (مرض) جهالت است.
6) اللهم اعز نصره، و مد في عمره، و زين الارض بطول بقائه.(15)
خدايا! ياري او را همراه با پيروزي و اقتدار گردان، عمرش را دراز فرما و زمين را به دراز زيستيش زينت بخش.
7) اللهم اعزه و اعزز به، و انصره و انتصر به، و انصره نصرا عزيزا، و افتح له فتحا يسيرا، و اجعل له من لدنک سلطانا نصيراً.(16)
خدايا! او را عزت بخش و به وسيله او (مؤمنان را) عزيز گردان. و او را ياري کن و به وسيله او ياري فرما. و او را پيروزي به همراه عزت و اقتدار عطا کن. و به آساني جهاني را به دست او فتح نما و از جانب خود او را سلطنت و قدرت عنايت فرما.
8) اللهم اذل کل من ناواه، و اهلک کل من عاداه، و امکر بمن کاده، و استاصل من جحده حقه، و استهان بامره، و سعي في اطفاء نوره، و اراد اخماد ذکره.(17)
خدايا! هر که در برابر او بايستد ذليل فرما. هر که با او دشمني کند هلاک گردان. و با هر کس به او نيرنگ زند مکر کن. و کسي که حق او را انکار کند، امرش را سبک شمارد، در خاموش نورش بکوشد و از بين بردن يادش را اراده کند، تمامي هستي او را بر باد فنا ده، انسان که آثاري از او باقي نماند.
9) اللهم ارني الطلعه الرشيده، و الغره الحميده، و اکحل ناظري بنظره مني اليه، و عجل فرجه، و سهل مخرجه، و اوسع منهجه، و اسلک بي محجته، و انفذ امره، و اشدد ازره.(18)
خداوندا! آن نگار زيبا و رشيد و آن سيماي دل آرا را به من بنمايان. چشم مرا با نگاهي به جمال حضرتش سرمه کش (: نور چشم را با آن نگاه فزون ساز). در فرج و ظهورش تعجيل فرما. خروجش آسان نما. در طريقه دوستيش گستردگي قرار ده. مرا به پيمودن طريق هدايت او موفق دار، فرمانش را (با ظهور او در جهان) نافذ و پشت حضرتش را محکم دار.
10) اللهم اظهر کلمته، و اعل دعوته، و انصره علي عدوه و عدوک، يا رب العالمين.(19)
پروردگارا! کلمه حق او را در جهان ظاهر ساز و آواز دعوت او را بلند گردان و بر دشمنانش و دشمنانت - اي خداي عالم - او را ياري فرما.
11) اللهم اعذه من شر جميع ما خلقت و ذرات و برات و انشات و صورت، و احفظه من بين يديه و من خلفه و عن يمينه و عن شماله و من فوقه و من تحته بحفظک الذي لا يضيع من حفظته به.(20)
خدايا! از شر آنچه آفريده اي، بار آورده اي، پديد آورده اي، پرورده اي و تصوير کرده اي، پناهش ده. و او را از پيش، پشت سر، راست، چپ، بالا و پايين حفظ فرما، با آن نگهداريت که هر کسي با آن نگاه داشته اي ضايع نگشته است.
12) اللهم انا نرغب اليک في دوله کريمه، تعز بها الاسلام و اهله، و تذل بها النفاق و اهله، و تجعلنا فيها من الدعاه الي طاعتک، و القاده الي سبيلک، و ترزقنا بها کرامه الدنيا و الاخره.(21)
خدايا! ما از تو تمنا و اميد داريم که دولت با کرامت (آن امام را به ظهور آوري) و اسلام و اهلش را به آن عزت بخشي و نفاق و اهلش را به او خوار گرداني و ما را در آن دولت حقه از دعوت کنندگان به طاعتت و پيشوايان راه هداييت قرار دهي، و به واسطه آن بزرگوار کرامت دنيا و آخرت را روزي ما فرمايي.
13) اللهم اعذه من شر کل باغ و طاغ، و من شر جميع خلقک، و احفظه من بين يديه و من خلفه و عن يمينه و عن شماله، و احرسه و امنعه من ان يوصل اليه بسوء، و احفظ فيه رسولک و آل رسولک، و اظهر به العدل، و ايده بالنصر، و انصر ناصريه، و اخذ خاذليه، و اقصم قاصميه، و اقصم به جباره الکفر، و اقتل به الکفار و المنافقين و جميع الملحدين حيث کانوا من مشارق الارض و مغاربها، برها و بحرها، و املاء به الارض عدلا و اظهر به دين نبيک صلي الله عليه و آله.(22)
خدايا! تو آن بزرگوار را از شر هر فرد سرکش و طغيانگر، و از شر همه خلق خود در پناهت محافظت فرما. و آن حضرت را از پيش روي و از پشت سر و جانب راست و چپ محفوظ دار، و از رسيدن هر امر ناگوار و هر آسيبي نگهدار. و به سبب (وجود) او، پيامبر و خاندان پيامبرت را حفظ نما و به واسطه او عدل را آشکار گردان. او را با کمک خود مويد دار. يارانش را ياري نما. آنان که از ياري او سرباز مي زنند به حال خود (خوار و محروم) واگذار. پشت دشمنانش را بشکن. و گردنکشان کافر را به واسطه او درهم شکن. کافران و منافقان را به او به قتل رسان و تمام ملحدان (معاندان خدا و دشمنان دين) را در مشرق و مغرب زمين و در سرزمينها و درياهاي عالم به وسيله حضرتش به از ميان بردار، و به ظهورش زمين را پر از عدل و داد ساز، و دين پيامبرت - که درود خدا بر او و آلش باد - (در گسترده زمين) آشکار فرما.
14) اللهم صل علي محمد و آل محمد، و اظهر کلمتک التامه و مغيبک في ارضک الخائف المترقب.(23)
خداوندا! بر محمد و آل او درود فرست و کلمه تامه خود را در روي زمين که در پرده غيبت نگاه داشته اي ظاهر فرما، زيرا او (در زمان غيبت) از دشمنانش ترسان و هميشه بيم کشته شدن توسط آنان را دارد.
15) اللهم انصره و انتصر به لدينک، و انصر به اوليائک و اوليائه و شيعته و انصاره، و اجعلنا منهم.(24)
بارالها! او را ياري کن و به او دينت را ياري بخش و به واسطه او دوستانت و دوستانش و شيعيانش و يارانش را مدد رسان و ما را از جمله آنان قرار ده.
16) اللهم انصره نصرا عزيزا، و افتح له فتحا يسيرا.(25)
خداوندا! او را به عزت و اقتدار ياري نما و پيروزي را به آساني به او عطا فرما.
17) اللهم و اعز به الدين بعد الخمول، و اطلع به الحق بعد الافول، و اجل به الظلمه، و اکشف به الغمه.(26)
پروردگارا! دين اسلام را پس از گمنامي غالب (بر تمامي اديان) نما و حق را بعد از افول طلوعي تازه عنايت کن و ظلمت و تاريکي (جهل و کفر و ظلم) و نيز حيرت و گمراهي را به واسطه حضرتش برطرف فرما.
18) اللهم اجعلني من انصاره و اعوانه، و الذابين عنه، و المسارعين اليه في قضاء حوائجه، و الممتثلين لاوامره، و المحامين عنه، و السابقين الي ارادته، والمستشهدين بين يديه.(27)
خداوندا! مرا از انصار و ياران و مدافعان حضرتش و آنان که از پي انجام حوايج (و فرامينش) مي شتابند، و اوامرش را امتثال مي کنند، و نيز از حمايت کنندگان و سبقت گيرندگان در جهت تحقق خواست او، و شهداي در رکاب حضرتش قرار ده.
19) اللهم و مد في عمره، و زد في اجله، و اعنه علي ما وليته، و استرعيته، و زد في کرامتک له، فانه الهادي المهدي، و القائم المهتدي، و الطاهر التقي الزکي النقي المرضي الصابر الشکور المجتهد.(28)
خدايا! عمرش را در طول حياتش بيفزاي، و بر آنچه دادي و خواستارش شدي، او را کمک فرما. و کرامتت را بر او دو چندان کن که او راهنماي ره يافته، و قيام کننده هدايت شده، و پاک پرهيزگار پاک پرورده پسنديده مورد رضايت، و شکيباي سپاسگزار سخت کوش است.
20) اللهم اظهر به دينک و سنه نبيک حتي لا يستخفي بشي‏ء من الحق مخافه احد من الخلق.(29)
خدايا! به دست او دينت و سنت پيامبرت را آشکار ساز، تا آنکه چيزي از حق و حقيقت از ترس احدي از خلق مخفي نماند.
21) اللهم و امن به البلاد و اهد به العباد.(30)
خداوندا! شهرها و بلاد عالم را به سبب وي امن و امان گردان، و بندگان را در اثر عنايات او هدايت فرما.
22) اللهم اکفه بغي الحاسدين، و اعذه من شر الکائدين، و ازجر عنه اراده الظالمين، و خلصه من ايدي الجبارين.(31)
خدايا! از زياده طلبي حسودان کفايتش کن، از شر نيرنگ زنان پناهش ده، اراده ستمگران را از او بران و از دست گردنکشان رهاييش ده.
23) اللهم صل عليه و قرب بعده، و انجز وعده، و اوف عهده، و اکشف عن باسه حجاب الغيبه، و اظهر بظهوره صحائف المحنه، و قدم امامه الرعب و ثبت به القلب، و اقم به الحرب و ايده بجند من الملائکه مسومين، و سلطه علي اعداء دينک اجمعين.(32)
خدايا! رحمت و درود فرست بر او و نزديک کن درويش را و وعده اي را که به او (داير بر گسترش عدل و ايمان در سراسر جهان) و پيماني (که در آن مورد) با او بسته اي به انجام رسان. و امر ناگوار حجاب غيبت را از او بردار. با ظهورش اوراق رنج و محنت را درهم نورد و رعب را در پيشگاهش قرار ده. به واسطه او قلب (مومنان ود وستانش) را ثابت (از تشويش و گمراهي) بدار و به (رهبري) او جنگ با دشمنان دين را بر پا دار و او را به سپاهي از فرشتگان نشاندار ياري نما و او را بر جمله دشمنان دينت چيرگي وا قتدار بخش.
24) اللهم و نحن عبيدک التائقون الي وليک المذکر بک، و بنبيک خلقته لنا عصمه و ملاذا، و اقمته لنا قواما و معاذا، و جعلته للمومنين منا اماما، فبلغه منا تحيه و سلاما، و زدنا بذلک يا رب اکراما، و اجعل مستقره لنا مستقرا و مقاما، و اتمم نعمتک بتقديمک اياه امامنا حتي توردنا جنانک، و مرافقه الشهداء من خلصائک.(33)
پروردگارا! ما بندگان حقيرت مشتاق (ظهور) ولي تو هستيم که او ياد آور تو و پيامبر صلي الله عليه و آله تو است. تو او را براي نگهداري و پناه ما (از گمراهي) آفريدي. و او را برانگيخته اي تا ما به برپايي و پناه ما باشد و او را براي مومنان ما امام و پيشوا قرار دادي. پس تو از جانب ما به آن حضرت سلام و تحيت برسان و بدين واسطه اي پروردگار بر گراميداشت ما بيفزا، و مقام و جايگاه او را مقام و جايگاه ما قرار ده(34) .
و به واسطه پيشوايي او نعمت را بر ما تمام گردان، تا آن بزرگوار به هدايتش ما را در بهشت هاي عدن و فردوس تو داخل سازد و با شهيدان راه تو و دوستان خاصت رفيق و مونس گرداند.
25) اللهم طال الانتظار، و شمت منا الفجار، و صعب علينا الانتصار.(35)
پروردگارا! انتظار ما شيعيان طولاني شد و مردم فاسق و فاجر ما را شماتت کرده انتقام و پيروزي بر دشمنان بر ما سخت آمده است.
26) اللهم املاء به الارض عدلا و قسطا، کما ملئت ظلما و جورا، انک سميع مجيب.(36)
پروردگارا! زمين را سراسر به وجودش پر از عدل و داد ساز، چونان که اکنون پر از ظلم و جور گرديده (اي خدا! اين دعا را مستجاب فرما) که تويي شنونده و مستجاب کننده نام.
27) اللهم انت کشاف الکرب و البلوي. و اليک استعدي، فعندک العدوي، و انت رب الاخره و الدنيا، فاغث يا غياث المستغيثين عبيدک المبتلي، و اره سيده يا شديد القوي، و ازل عنه به الاسي و الجوي، و برد غليله يا من علي العرش استوي، و من اليه الرجعي و المنتهي.(37)
خداوندا! تو بر طرف کننده غم و اندوه و بلا و مصيبت هستي و من از تو داد دل مي خواهم که تويي داد خواه و تو پروردگار دنيا و آخرتي. پس اي فرياد رس! فرياد خواهان به داد بنده ضعيف بلا ديده و بيچاره ات برس و آقاي او را به او بنمايان. اي خداي مقتدر! لطف نما و اين بنده درمانده خود را از قيد غم و رنج برهان و آتش دل او را فرونشان، اي آن که بر عرش تسلط داري و رجوع و منتهاي امر همه خلق به سوي توست.
28) اللهم و لا تسلبنا اليقين لطول الامد في غيبته و انقطاع خبره عنا، و لا تنسنا ذکره و انتظاره و الايمان به، و قوه اليقين في ظهوره، و الدعاء له، و الصلوه عليه حتي لا يقنطنا طول غيبته من قيامه، و يکون يقيننا في ذلک کيقيننا في قيام رسولک صلواتک عليه و آله، و جاء به من وحيک و تنزيلک.(38)
خدايا! يقين را از ما به جهت درازي مدت غيبتش و بي خبر بودن از حضرتش سلب مفرما. و يادش و انتظارش و ايمان به حضرتش، قوت يقين به ظهورش، دعا برايش و درود فرستادن بر حضرتش را از ياد ما مبر، تا اينکه طول غيبتش ما را از قيامش نوميد نکند. و يقين ما در اين مورد مانند يقين ما به قيام پيغمبرت - که درودهايت بر او و آل او باد - و آنچه از وحي و تنزيلت (قرآنت) آورده، باشد.
29) اللهم نور بنوره کل ظلمه، و هد برکنه کل بدعه، و اهدم بعزه کل نار، و اهلک بعدله جور کل جائر، و اجر حکمه علي کل حکم، و اذل بسلطانه کل سلطان.(39)
خدايا! به نور او هر ظلمتي را نوراني کن. به پايه او هر بدعتي را درهم شکن. با سلاح او هر آتشي را فرونشان. با عدل او هر ستمگري را نابود گردان. و حکم او را بر هر حکم ديگر جاري ساز. و با سلطنتش هر حاکميت ديگري را خوار فرما.
30) اللهم اجعله الداعي الي کتابک، و القائم بدينک، استخلفه في الارض کما استخلفت الذين من قبله، مکن له دينه الذي ارتضيته له، ابدله من بعد خوفه امنا يعبدک لا يشرک بک شيئا.(40)
خدايا! او را مقرر فرما تا دعوت به قران کند و به ترويج دين تو قيام فرمايد و او را خليفه خود در زمين گردان، چنانکه پيشينيان او را امام و خليفه گردانيدي. و او را براي (برپايي) دين او که پسنديده مي باشد، در زمين جايگزين فرما و خوف او را بدل به ايمني گردان، تا تو را بپرستند و هيچ بر تو شريک قرار ندهند.(41)
31) اللهم و صل علي ولي امرک القائم المومل، و العدل المنتظر، و حفه بملائکتک المقربين، و ايده بروح القدس، يا رب العالمين.(42)
خدايا! درود فرست بر ولي امرت، قائم مورد آرزو، عدل مورد انتظار. و او را به سپاه فرشتگان مقربت فراگير و به روح القدس مويد بدار، اي پروردگار جهانيان.
32) اللهم انا نشکوا اليک فقد نبينا، و غيبه امامنا، و شده الزمان علينا، و وقوع الفتن بنا، و تظاهر الاعداء علينا، و کثره عدونا، و قله عددنا، اللهم فافرج ذلک عنا بفتح منک تعجله، و نصر منک تعزه، و امام عدل تظهره، اله الحق امين.(43)
خدايا! به درگاهت شکوه کنيم از نبود پيغمبرمان در ميان ما، و غيبت اماممان، و فشار زمان بر ما و وقوع فتنه ها بر ما، و پشت به پشت دادن دشمنان عليه ما، و زيادي دشمنانمان و کمي شمارمان. خدايا! پس از اين گرفتاري به ما گشايش ده با فتحي از جانب تو که با غلبه و اقتدار همراه باشد، و امام عدالت پيشه اي که ظاهرش سازي، اي معبود حق! آمين.
33) و اجعلني اللهم من انصاره و اعوانه و اتباعه و شيعته، و ارني في آل محمد عليهم السلام ما ياملون، و في عدوهم ما يحذرون، اله الحق امين، يا ذالجلال و الاکرام، يا ارحم الراحمين.(44)
پروردگارا! مرا هم از ياران و انصار و پيروان و شيعيان آن حضرت قرار ده. و آن چه را که آل محمد عليهم السلام آرزومندند (از غلبه حق بر باطل و عزت مؤمنان) و آن چه که دشمنانشان از آن مي ترسند (از ذلت و نابودي) به من (با ظهور مولايم) بنمايان. اي خداي حق! دعايم مستجاب ساز، اي صاحب جلال و بزرگواري و بخشش! و اي مهربان ترين مهربانان!
34) اللهم ان حال بيني و بينه الموت الذي جعلته علي عبادک حتما مقضيا فاخرجني من قبري موتزرا کفني، شاهرا سيفي، مجردا قناتي، ملبيا دعوه الداعي في الحاضر و البادي.(45)
بارالها! اگر ميان من و او اجلي که بر تمام بندگانت تقدير حتمي نمودي جدايي افکند، پس مرا از قبر برانگيز، در حالي که کفن پوشيده و شمشير از نيام برکشيده لبيک گويان دعوتش را که در تمام شهرها و بيابانهاي عالم است، اجابت کنم.
35) اللهم کما جعلت قلبي بذکره معمورا، فاجعل سلاحي بنصرته مشهورا، و ان حال بيني و بين لقائه الموت الذي جعلته علي عبادک حتما، و اقدرت به علي خليقتک رغما، فابعثني عند خروجه ظاهرا من حفرتي، موتزرا کفني حتي اجاهد بين يديه في الصف الذي اثنيت علي اهله في کتابک فقلت: کانهم بنيان مرصوص.(46)
خداوندا! چنانچه قلب مرا به ياد او تازگي و طراوت بخشيدي، سلاح مرا براي ياري آن حضرت از نيام برون آر، و چنانچه ميان من و ملاقات آن بزرگوار مرگ حتمي که بر همه بندگان مقدر فرمودي، جدايي افکند، پس مرا در زمان خروج و عصر ظهور او از قبر برانگيز تا کفن پوشيده و در آن صفي که تو در کتاب آسماني خود اهل آن را ثنا گفته و فرمودي: آنان گويي چون بنياني خلل ناپذيرند در رکاب آن حضرت جهاد نمايم.
36) اللهم جدد به ما امتحي من دينک، و احي به ما بدل من کتابک، و اظهر به ما غير من حکمک حتي يعود دينک به، و علي يديه غضا جديدا خالصا مخلصا، لا شک فيه، و لا شبهه معه، و لا باطل عنده، و لا بدعه لديه.(47)
خدايا! با (ظهور) او آن چه از دينت محو شده تازه کن. آن چه از کتابت تبديل گشته زنده ساز. و آن چه از حکم تو تغيير يافته (صحيح آن را) آشکار ساز، تا اينکه دينت به وسيله او و بدست او تازه و خالص و بي آلايش گردد، که نه در آن شکي و نه همراه آن شبهه اي و نه در کنار آن بدعتي باشد.
37) اللهم فثبتني علي دينک، و استعملني بطاعتک، و لين قلبي لولي امرک، و عافني مما امتحنت به خلقک، و ثبتني علي طاعه ولي امرک الذي سترته عن خلقک، و باذنک غاب عن بريتک و امرک ينتظر.(48)
خدايا! مرا بر دينت ثابت دار و به فرمانبريت وادارم، و دلم را بر (فرمان بردن از) ولي امرت نرم گردان، و مرا معاف دار از آنچه خلقت را به آن آزمودي، و مرا بر طاعت ولي امرت ثابت دار، همان (بزرگواري) که او را از خلقت پوشانده اي و او با اجازه تو از آفريدگانت غيبت کرده و در انتظار فرمان توست.
38) اللهم و احي بوليک القرآن، و ارنا نوره سرمدا لا ليل فيه، و احي به القلوب الميته، و اشف به الصدور الوغره، و اجمع به الاهواء المختلفه علي الحق، و اقم به الحدود المعطله و الاحکام المهمله، حتي لا يبقي حق الا ظهر، و لا عدل الا زهر.(49)
خدايا! به وسيله وليت قرآن را زنده گردان، و نورش را هميشه و پيوسته به ما نشان ده که در آن شبي نباشد. و با آن دلهاي مرده را زنده کن، و سينه هاي تفتيده ا ز کينه را شفابخش، و خواستهاي مختلف را به وسيله او بر (راه) حق گرد آور، و حدود تعطيل شده و قوانين فروگذار شده (دين) را با او بر پاي دار، تا اينکه حقي نماند مگر اينکه ظاهر شود، و عدلي نماند مگر اينکه شکوفا گردد.
39) اللهم اعطه في نفسه و ذريته و شيعته و رعيته و خاصته و عامته و عدوه، و جميع اهل الدنيا ما تقر به عينه، و تسر به نفسه، و بلغه افضل ما امله في الدنيا و الاخره، انک علي کل شي‏ء قدير.(50)
خدايا! او را در جانش، نسلش، شيعه اش، رعيتش، خاصان و مقربانش، عامه (شيعيان زمان غيبتش) و دشمنانش و در تمامي اهل دنيا، عطا کن آنچه را که چشم او را بدان روشن کني و خودش را به آن شاد نمايي. و او را به برترين آنچه در دنيا و آخرت آرزو مي کند برسان، که تو بر هر چيز توانايي.
40) اللهم اصلح عبدک و خليفتک بما اصلحت به انبيائک و رسلک، و حفه بملائکتک، و ايده بروح القدس من عندک، و اسلکه من بين يديه و من خلفه رصدا، يحفظونه من کل سوء و ابدله من بعد خوفه امنا يعبدک لا يشرک بک شيئا، و لا تجعل لاحد من خلقک علي وليک سلطانا و ائذن له في جهاد عدوک و عدوه و اجعلني من انصاره انک علي کل شي‏ء قدير.(51)
بارالها! کار ظهور بنده شايسته و خليفه راستينت (امام زمان عليه السلام) را اصلاح فرما، همان گونه که کار پيامبران و فرستادگانت را اصلاح نمودي و از فرشتگانت نگاهباناني بر او بگمار و از سوي خويش با روح القدس او را ياري فرما و ديده باني از پيش رو و پشت سر همراه وي گردان تا از هر امر ناگواري نگاهش دارند و ترس و هراس او را به امن و امان دگرگون ساز که او تو را مي پرستد و هيچ چيز را همتا و همانند تو نمي داند. پس براي هيچ يک از آفريدگانت برتري و چيرگي نسبت به ولي خود قرار مده. او را در جهاد با دشمنت اجازت فرما و مرا از ياران او به شمار آور که تو بر هر کاري توانايي.(52)
نویسنده: علی لباف
پی نوشت:
1. طبرسی، احتجاج، ج1، ص238
2. زیارت حضرت صاحب الامر، مفاتیح الجنان
3. دعای عصر غیبت، مفاتیح الجنان
4. دعای ندبه، مفاتیح الجنان
5. دعای عهد، مفاتیح الجنان
6. دعای ندبه، مفاتیح الجنان
7. زیارت حضرت صاحب الامر، مفاتیح الجنان
8. دعای عصر غیبت، مفاتیح الجنان
9. دعای عصر غیبت، مفاتیح الجنان
10. زیارت حضرت صاحب الامر، مفاتیح الجنان
11. اعمال شب 23 ماه مبارک رمضان، مفاتیح الجنان
12. دعای عهد، مفاتیح الجنان
13. دعای عصر غیبت، مفاتیح الجنان
14. مراد زمان ظهور حضرت است
15. صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی، مفاتیح الجنان
16. دعای افتتاح، مفاتیح الجنان
17. صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی، مفاتیح الجنان
18. دعای عهد، مفاتیح الجنان
19. زیارت حضرت صاحب الامر، مفاتیح الجنان
20. دعای عصر غیبت، مفاتیح الجنان
21. دعای افتتاح، مفاتیح الجنان
22. زیارت آل یس، مفاتیح الجنان
23. زیارت حضرت صاحب الامر، مفاتیح الجنان
24. زیارت آل یس، مفاتیح الجنان
25. زیارت حضرت صاحب الامر، مفاتیح الجنان
26. زیارت حضرت صاحب الامر، مفاتیح الجنان
27. دعای عهد، مفاتیح الجنان
28. دعای عصر غیبت، مفاتیح الجنان
29. دعای افتتاح، مفاتیح الجنان
30. زیارت حضرت صاحب الامر، مفاتیح الجنان
31. صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی، مفاتیح الجنان
32. صلوات بر حضرت مهدی علیه السلام، مفاتیح الجنان
33. دعای ندبه، مفاتیح الجنان
34. مراد آن است که ما را در زمان ظهور و نیز در بهشت با حضرتش قرین و همنشین فرما.
35. زیارت حضرت صاحب الامر، مفاتیح الجنان
36. زیارت حضرت صاحب الامر، مفاتیح الجنان
37. دعای ندبه، مفاتیح الجنان
38. دعای عصر غیبت، مفاتیح الجنان
39. صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی، مفاتیح الجنان
40. دعای افتتاح، مفاتیح الجنان
41. این فراز نسبت به مؤمنان به معنای تقیه در دوران غیبت است.
42. دعای افتتاح، مفاتیح الجنان
43. دعای عصر غیبت، مفاتیح الجنان
44. زیارت آل یس، مفاتیح الجنان
45. دعای عهد، مفاتیح الجنان
46. زیارت حضرت صاحب الامر، مفاتیح الجنان
47. صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی، مفاتیح الجنان
48. دعای عصر غیبت، مفاتیح الجنان
49. دعای عصر غیبت، مفاتیح الجنان
50. دعای برای امام زمان، مفاتیح الجنان
51. مجلسی، بحارالانوار، ج36، ص304
52. امام رضا (علیه السلام) این دعا را در قنوت نماز جمعه می خواندند.
منبع اصلی: 
موعود؛ کتابخانة تخصصی امام مهدی (علیه السلام)، مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزة علمیة اصفهان