آیات مهدوی : ‌آیه 7 سوره رعد

آیات مهدوی : ‌آیه 7 سوره رعد

سوره رعد آیه ۷(مشاهده آیه)

وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ ۗ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ ۖ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ
و باز کافران (به طعنه) می‌گویند که چرا از خدایش بر او آیت و معجزه‌ای فرستاده نشد؟ (باید بدانند که) تنها وظیفه تو اندرز و ترسانیدن (خلق از نافرمانی خدا) است و هر قومی را (از طرف خدا) رهنمایی است.

ا
نام تفسیر شرح تفسیر
اطیب البیان وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ از اول دنيا زمان آدم تا انقراض عالم بايد حجت روى زمين باشد (اما ظاهرا مشهودا او غائبا مستورا) (لو خلت الارض عن الحجة لساخت باهلها و لماجت باهلها) و اين جمله دليل محكم و متقن است بر اينكه خلفاء حضرت رسالت بايد تا دامنه قيامت باشند كه حجت بر خلق تمام شود و در اين باب اخبار بسيارى داريم بالغ بر بيست و شش حديث مفصّل و مختصر در تفسير اين جمله كه لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ تفسير شده بائمه طاهرين هر كدام در زمان خود و در بعض اين اخبار حسب و نسب و اسم هر يك را معين فرموده حتى غيبت حضرت بقية اللَّه عجل اللَّه تعالى فرجه الشريف را و ظهور آن بزرگوار و پركردن زمين را از عدل و قسط بيان فرموده‏ اند.
تفسیر اثنی عشریوَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا: و مى‏ گويند آن كسانى كه كافر شدند: لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ: چرا آيتى و دلالتى بر او فرود نمى‏ آيد از جانب پروردگارش تا حجت نبوت و دليل صحت قول او باشد. معجزه حضرت ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم منحصر به قرآن نبوده، بلكه قريب به هزار معجزه از آن سرور صادر شده، و اين معاندين تأمل و تفكر در آيات باهره ننموده، معجزات مقترحه (دلبخواهى) طلب مى‏كردند مثل آيات موسى عليه السّلام و عيسى عليه السّلام از عناد و لجاجى كه داشتند. تبصره: جهت ظاهر نشدن معجزات مقترحه آنكه: چون خداى متعال مى‏ دانست اين جماعت كفار بحدى در طريقه كفر خود مصرّند كه اگر آيات دلبخواهى آنها هم اتيان شود ايمان نخواهند آورد، و لازمه ايمان نياوردن ايشان، نزول عذاب استيصال است، چنانچه در امم سابقه جارى شد. و چون حق تعالى بواسطه شرافت حضرت ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عذاب استيصال را از امت آن سرور برداشته، لذا اين گونه درخواستها از راه لطف پذيرفته نشد. و ايضا اجراى اين مرام موجب اختلال نظام گردد، زيرا وقتى خواهش يكى انجام يافت، ديگرى به تقاضائى قيام نمايد، و همچنين يكى بعد از ديگرى بنابراين سبب سقوط دعوت انبياء، و نقض غرض، و تعطيل شرايع، و آن به بديهه عقل باطل، و صدور آن از حكيم محال است. إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ: اينست و جز اين نيست تو اى پيغمبر ترساننده و هادى هر قومى هستى و بر توست دعوت به ايمان و توحيد، پس مهموم نگرداند تو را، انكار ايشان آيات منزله را و استهزاء آنان بينات الهيه را.
تفسیر جامعابن بابويه در آيه إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ از مسعده روايت كرده گفت حضور حضرت صادق عليه السّلام بودم پيرمردى عصا زنان خدمتش رسيده سلام كرد و گفت اى فرزند رسول خدا اجازه فرمائيد دست شما را ببوسم پس از بوسيدن دست آن حضرت بنا كرد بگريه كردن حضرت باو فرمودند اى شيخ چرا گريه ميكنى؟ گفت فدايت شوم عمرم بپايان رسيده و يكصد سال است بانتظار زيارت امام قائم از آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم هر ماه و سالى كه ميگذرد ميگويم در اين ماه و يا در اين سال ظهور ميكند ديگر استخوان هايم سست و اجلم نزديك شده و موفق بزيارت آن حضرت نشده ‏ام و ميبينم شما در معرض قتل و هلاك هستيد و دشمنانتان در كمال خوشى و بى‏ حيائى جولان ميزنند چگونه گريه نكنم؟! حضرت صادق عليه السّلام از بيانات پيرمرد سخت متأثر شده و چشمان مباركش پر از اشك شد فرمود خداوند ترا بسلامت دارد كه در مرتبت و منزلتى رفيع هستى و اگر بميرى روز قيامت با ما آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه ثقل آن حضرت هستيم محشور خواهى شد. پيرمرد گفت: با اين فرمايشى كه از شما شنيدم ديگر غمى ندارم آنگاه حضرت صادق عليه السّلام فرمود: اى مرد قائم فرزند حسن عسكرى است و حسن فرزند على و على فرزند محمد و محمد فرزند على بن موسى الرضا و او فرزند اين پسرم موسى است و دست مباركش را بر سر موسى بن جعفر گذارد و فرمود: ما دوازده امام معصوم مي باشيم پيرمرد پرسيد آيا بعضى از شما بر بعض ديگر برترى دارند؟ فرمود خير تمام ما در فضيلت با يكديگر مساوى مي باشيم اى مرد بدان اگر از دنيا باقى نباشد مگر يك روز خداوند آن روز را طولانى مي فرمايد تا آنكه قائم ما اهلبيت را ظاهر گرداند و آگاه باش كه شيعيان ما در فتنه و حيرت ميافتند از غيبت آن حضرت و خداوند ايمان مخلصين و دوستداران او را ثابت ميگرداند. و در كتاب بصائر الدرجات بسند خود از ابى حمزه روايت كرده گفت شنيدم كه حضرت باقر عليه السّلام مي فرمود روزى پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آب خواسته وضو گرفتند و پس از فراغت از وضو دست امير المؤمنين عليه السّلام را گرفته فرمودند: إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ سپس دست مبارك را بسينه على عليه السّلام گذاشت و فرمود: وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ آنگاه فرمود اى على تو اصل دين و منار و نشانه ايمان و كمال هدايت و پيشرو رو سفيدانى براى تو وجود تمام اين فضائل را گواهى ميدهم- و از طريق عامه و خاصه روايات زيادى در دست است كه ميرساند اين آيه در شان و منزلت امير المؤمنين عليه السّلام است و مراد از هادى و هدايت كننده آن حضرت و ساير ائمه معصومين ميباشند. در كافى از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود: مراد از منذر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است و هادى امير المؤمنين و ائمه طاهرين يكى بعد از ديگرى هستند و در هر زمان هادى امامى است كه حافظ دين ميباشد و اين آيه رد بر كسانى است كه وجود امام را در هر زمانى منكرند و البته هيچوقت زمين خالى از حجت نيست چنانچه فرمود امير المؤمنين عليه السّلام هرگز زمين از حجت قائم خالى نباشد يا بامر خدا او ظاهر است و مردم او را مى ‏بيند و يا آنكه غايب است چه آنكه بدون امام حجت پروردگار بر خلق باطل و راه هدايت مسدود ميشود. و كلمه هدايت در قرآن به پنج معنى آمده يكى بمعناى ائمه مانند همين آيه دوم بمعناى بيان است مانند آيه أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ يا آيه أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ سوم بمعناى ثوابست نظير آيه وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا چهارم بمعناى نجاتست چون آيه كَلَّا إِنَّ مَعِي رَبِّي سَيَهْدِينِ پنجم بمعناى دلالت است مثل آيه وَ أَهْدِيَكَ إِلى‏ رَبِّكَ
جلاء الأذهان و جلاء الأحزان مي گويند آن كسانى كه كافر شدند بر سبيل طعن: چرا آيتى و دلالتى فرو نمى ‏آيد بر وى از خداى وى اگر وى پيغمبر خداى است تا حجّت نبوّت وى باشد و دليل صحّت قول وى خداى تعالى جواب داد و گفت: اى محمّد تو پيغمبرى ترساننده آنچه بتو تعلّق دارد اداى رسالت و اعذار و انذار است نه انزال آيات چه آن بخداى تعلّق دارد و بحسب مصلحت فرستد [وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ] و هر گروهى را راه نماينده باشد و امامى كه بدو اقتدا كنند. عبد اللّه عبّاس گفت كه: چون اين آيت آمد رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دست بر سينه خود نهاد و گفت: أنا المنذر و دست بر دوش على نهاد و گفت: أنت الهادى يا علىّ بك يهتدى المهتدون من بعدى. حذيفه يمان گفت كه: رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كه: اگر اين كار يعنى خلافت با على افكنيد او هادى و مهدى است. و اينجا اشارتى است و در آن اشارت ترا بشارتى، و آن آنست كه چون امام اوّلت هادى است و امام آخرت مهدى اين دليل خلاص و نجات تست لقوله صلّى اللّه عليه و سلّم لن تهلك الرّعيّة و ان كانت ظالمة مسيئة اذا كانت الولاة هادية مهديّة [1] وثاقت باين آيت كه را باشد جز آن را كه امامش معصوم باشد.