دلایل غیبت امام زمان (عج)
آن حضرت بعد از تولد بنا به مشیّت الهی که مبتنی بر دلایل خاص خود است،در پردهء غیبت نهان شد.پنج سال از دوران کودکی وی همزمان با دوران حیات پدر بزرگوارش بود.سپس 69 سال در غیبت صغری به سر برد(260-329)و بعد از آن غیبت کبرای وی آغاز شد(329 هجری).بنابراین هنگام نوشتن این مطلب(1425 ق)امام 1170 سال سن دارد که 1096 سال آن در غیبت کبری گذشته است.
دلایل غیبت امام(عج)را به این شرح میتوان خلاصه کرد:
عدم آمادگی لازم مردم
شکی نیست که رهبری پیشوایان الهی به منظور هدایت مردم به سرمنزل کمال مطلوب است و این امر در صورتی میسر است که مردم نیز آمادگی بهرهبرداری از این هدایت الهی را داشته باشند.اگر چنین زمینهء مساعدی در مردم وجود نداشته باشد،حضور پیشوایان آسمانی در بین مردم ثمری نخواهد داشت.
متأسفانه فشارها و تضییقاتی که بویژه از زمان امام جواد(ع)به بعد بر امامان وارد شد،و محدودیتهای فوقالعادهای که برقرار گردید- بهطوریکه فعالیتهای امام یازدهم و دوازدهم را به حداقل رسانید- نشان داد که زمینهء مساعد جهت بهرهمندی از هدایتها و راهبریهای امامان در جامعه در حد نصاب لازم وجود ندارد.ازاینرو حکمت الهی اقتضا کرد که پیشوای دوازدهم،غیبت اختیار کند تا موقعی که آمادگی لازم در جامعه بهوجود آید.
آزمایش مردم
چنانکه میدانیم یکی از سنتهای الهی آزمایش بندگان و انتخاب صالحان و گزینش پاکان است.صحنه ی زندگی همواره صحنه ی آزمایش است تا بندگان از این راه در پرتو ایمان و صبر تسلیم خویش در پیروی از اوامر خداوند تربیت یافته و به کمال برسند و استعدادهای نهفته ی آنان شکوفا گردد.
بهطورکلی،مسأله ی غیبت و آزمایش مردم به وسیلهء غیبت رهبران آنها،به صورت یک سنت الهی در مورد برخی از پیامبران پیشین نیز اتفاق افتاده است.بهطوریکه گاه پیامبری از میان قوم خود بیرون میرفته و از امت خود کنارهگیری می کرده و آنان را به حال خویش وامیگذاشته است مانند:حضرت صالح،حضرت موسی،حضرت ابراهیم،حضرت غیبت حضرت مهدی(عج)از دو جهت موجب آزمایش شیعیان خواهد بود یکی از جهت اصل غیبت و دیگری از جهت سختیها و فشارها و پیشامدهای ناگوار خضر،حضرت یوسف و حضرت ادریس علیهم السلام.1غیبت حضرت مهدی(عج)از دو جهت موجبآزمایش شیعیان خواهد بود یکی از جهت اصلغیبت و دیگری از جهت سختیها و فشارها و پیشامدهای ناگوار.
پیشوایان دینی دربارهء سختی این دوران و لزوم مقاومت و آمادگی دلها در برابر سختیها سخن دارند؛از جمله:
حضرت امام حسن عسکری میفرماید:پس از من فرزندم قائم(به امر دین و امامت)است،و اوست که مانند پیامبران عمری دراز خواهد داشت و غایب خواهد شد.در غیبت طولانی او دلهایی تیره گردد.فقط کسانی در اعتقاد به او پابرجا خواهند ماند که دل آنان به فروغ ایزدی رخشان باشد و روح خدایی به آنان مدد رساند.2
امام موسی بن جعفر فرمود:هنگامی که پنجمین فرزندم غایب شد،مواظب دین خود باشید،مبادا کسی شما را از دین خارج کند،او ناگزیر غیبتی خواهد داشت.بهطوریکه گروهی از مؤمنان از عقیدهء خویش برمیگردند و خداوند بهوسیله غیبت،بندگان خویش را آزمایش میکند...3
حفظ امام
خداوند متعال آخرین ذخیرهء معصوم خود را برای تحقق اهداف بلند خود به وسیلهء غیبت حفظ کرد.اگر امام غایب نمیشد،مانند پدران بزرگوارش شهید میشد.اکنون خداوند متعال برای حفظ جان آن حضرت،وی را از نظرها پنهان نگه داشته و حتی اجازه نمیدهد زودتر از موقد مقرر و قبل از آمادگی کامل مردم ظهور کند،تا آخرین ذخیرهء الهی حفظ شود.
در روایت زراره از قول امام صادق(ع)بر این موضوع تصریح شده است.آنجا که میفرماید:امام منتظر،پیش از قیام خویش مدتی از چشمها غایب خواهد شد،عرض کردم:چرا؟فرمود: بر جان خویش بیمناک خواهد بود.4
آزادی از یوغ بیعت با طاغوتهای زمان
بالاخره خداوند باید زمانی را به مردم نشان دهد که یکی از معصومین(ع)بدون هر تقیّه و ملاحظهکاری،اسلام واقعی را پیاده کند و نمونهء عینی و عملی اسلام را به مردم نشان دهدو این در مسیر کمال (به صفحه تصویرمراجعه شود) بسیار ضروری و لازم است تا بخشی از وعدههای الهی در همین دنیا تحقق یابد.
تمامی انبیا و امامان پیشین در مسیر تبلیغ و تشکیل حکومت و بیان مسائل،بنابه شرایط، تابع ملاحظاتی خارجی بودهاند.برایناساس امام عصر(عج)میآید تا آن ملاحظات را درهمشکسته بیعت هیچ طاغوتی را به گردن نگیرد.
حسن بن فضال میگوید:امام هشتم فرمود:گویی شیعیانم را میبینم که هنگام مرگ سومین فرزندم[نوادهام]امام حسن عسکری(ع)در جستو جوی امام خود همهجا را میگردند،اما او را نمییابند.عرض کردم چرا پسر رسول خدا؟فرمود:زیرا پیشوایشان از میان آنها غایب میشود.پرسیدم برای چه غایب میشود؟فرمود برای اینکه وقتی با شمشیر قیام میکند،بیعت کسی در گردن وی نباشد.5
در بعضی از روایات علت غیبت بیان نشده و آشکار شدن علت غیبت را به بعد از ظهور امام زمان موکول کردهاند.بدون هیچ تحلیلی روایت زیر را ترجمه میکنیم:
عبد اللّه بن فضل هاشمی گفت:از امام جعفر صادق(ع)شنیدم که فرمود:مسلما حضرت صاحب الامر غیبتی دارد که ازآن گریزی نیست و هر آزمایششدهای در دوران غیبت به تردید میافتد.عرض کردم فدایت شوم چرا؟ فرمود:به جانم قسم به ما اجازه داده نشده است که برای شما از روی آن پرده برداریم. پرسیدم:پس وجه حکمت غیبتش چیست؟فرمود:وجه حکمت غیبت آن حضرت مانند وجه حکمت غیبت حجتهاب الهی پیش از او میباشد؛و ادامه داد:مسلما وجه حکمت دربارهء آن غیبتها روشن نمیشود مگر بعد از ظاهر شدن شخص غایب،همانطور که وجه حکمت آنچه که خضر انجام داده بود از سوراخ کردن کشتی و کشتن جوان و ساختن دیوار،زمانی برای موسی روشن شد که آن دو از یکدیگر جدا شدند.
ای فضل!همانا این امر امری از امور الهی و سرّی از اسرار خداوندی و غیبتی از غیبهای الهی است،چرا که دانستیم همانا خداوند متعال حکیم است و تصدیق کردیم که تمام افعال الهی دارای حکمت است،اگرچه وجه حکمت آن برای ما روشن نشود.6
غیبت صغری
هنگامی که مقرر شد، مردم بهطور مستقیم با امام زمان(عج)مرتبط نباشند و نیز مردم عادت کنند که بدون حضور فیزیکی امام در بینشان،امور خود را اداره کنند،غیبتی تحت عنوان غیبت ثغری طراحی شد.این دوره از غیبت فاصل و حائل حضور و غیبت کامل امام معصوم(ع)است،بهطوریکه در این دوران مردم از یک سو تنها با یک واسطه از فیوضات کلامی و لرشادی امام استفاده میکنند و از سوی دیگر از حضور کامل امام درمیان خود بیبهرهاند،و حال آنکه در غیبت کبری واسطه ی خاصی برای ارتباط با امام زمان(عج)موجود نیست و همان ارشادات کلی و ملاکهای به دست داده شده،میتواند راهبردهای مناسب را برای مردم ایجاد کند.
خداوند متعال آخرین ذخیرهء معصوم خود را برای تحقق اهداف بلند خود به وسیلهء غیبت حفظ کردهمانطورکه گفته شد،در زمان غیبت صغری،تودهء مردم از درک ملاقات حضرت صاحب الامر(عج)محروم بودند؛لیکن ارتباطات،کاما منقطع نبود و به وسیلهء عدهء معدودی که باب و نائب و وکیل نامیده میشدند،با امام خود تماس گرفته،حوایج خویش را رفع مینمودند و مشکلات دینی خود را حل میکردند.سهم امامی که به اموالشان تعلق میگرفت به وسیله ی همان نواب اخذ و فرستاده میشد.گاهی از ناحیهء مقدسه تقاضای کمک مادی مینمودند. گاهی برای سفر حج یا سفرهای دیگر کسب اجازه میکردند.گاهی برای شفای مریض و طلب فرزند درخواست دعا میکردند7گاهی هم ابتدابهساکن از ناحیهء مقدسه برای اشخاصی پول یا لباس یا کفن فرستاده میشد و مانند این کارها.در این موارد تقاضاها و پاسخها به صورت مکتوب بود.به نامههایی که امام زمان(عج)با خط مبارک خود مینوشتند،توقیع میگویند.
باوجود اینکهعدهای درباره ی خط امام زمان(عج)تردید کردهاند اما همه بر این نکته تأکید دارند که شواهد و قراین منعددی در آن زمان وجود داشت که انتصاب این توقیعات را به امام معصوم تردیدناپذیر جلوه داد و حتی در مواردی هنگام تردید در مورد توقیعی،توقیع دیگری از آن حضرت توسط نواب درخواست میشد و وقیع دوم به تردیدها در مورد توقیع اول خاتمه میداد.درهر صورت برای مطالعه در این مورد به منابع مربوط مراجعه نمایید.8
غیبت کبری
طرز تلقی شیعه از مهدویت از زمان رسول اللّه(ص)برای پیروان راستین اسلام مطرح بوده است و از همان زمان مسأله به شکل واقعی از سوی افراد دنبال میشد.باوجود آمدن فرق مختلف و بخصوص بعد از غیبت صغری تردیدهای در مورد حضرت مهدی(عج)مطرح شده است که پژوهشگران و محققان تابع آن حضرت به آنها پاسخهای جامعی دادهاند.
سید مرتضی علم الهدی برادر سید رضی،جامع نهج البلاغه، متوفی قرن ششم،برخی از این تردیدها نمودهاست.متن یکی از سؤالات و خلاصه ی پاسخ آن برای خوانندگان ترجمه میشود تا با خواندن آن سابقه و نوع تردیدها بهدست آید.
سؤال:اگر گویندهای بپرسد دلیل غیبت و پنهان شدن آن حضرت بهصورت مستمر چیست،چه باید گفت؟ چرا که دراین صورت این و همین امر عدهای دیگر را به تردید و سرگردانی انداخته و همینها این امر را دستاویزی برای دفع و نفی قطعیت احکام ثابت و قدیم الهی قرار دادند،درحالیکه برای کسی که کوتاهی نظر نداشته و شبهات اعتنا نمیکند،دربارهء این امور شبههای وارد نیست؛باوجود آنکه اگر بخواهد حق برای او روشن است و بر خدا واجب است که آن عقاید را دفع کند تااینکه هیچ تکلیفی جز بر مؤمنان باقی نماند.
مؤلف:عقاید مربوط به بسیاری از اهل سنت در مورد مهدویت ناشی از همان ریشهای است که سید مرتضی بدان اشاره کرد.آنهابدون دقت بر علامات و نشانهها و روایات مربوط به حضرت مهدی(عج)که واقعا بهحد تواتر رسیدهاست و ولادت آن حضرت را در گذشته منکر شده و درنهایت غیبت آنحضرت را نیز درست ندانستهاند.با کمی دقت در روایات وارده از سوی معصومین(ع)تردیدی باقی نمیماند که آنحضرت با همان مشخصات مذکور در کتب روایی شیعه و سنی تولد یافته و دوازدهمین جانشین حضرت رسول(ص)است.
در اینجا تنها به تعدادی از روایات وارده از سوی شیعه و سنی اشاره میشود تا کلام سید مرتضی،مبنیبر واضح و آشکار بودن ولادت و وجود حضرت مهدی(عج)،روشن شود و جایی برای انکار باقی نماند.
پی نوشت ها
1.کمال الدین،ج 1،ص 127-145.2.بحار الانوار،ج 51،ص 224.
3.غیبت نعمانی،ص 154.
4.اصول کافی،کلینی،ج 1،ص 337.
5.علل الشرایع،شیخ صدوق،ج 1،ص 286.
6.الاحتجاج،طبرسی،ج 2،ص 376.
7.کمال الدین،ج 2،ص 502.
8.کمال الدین،ج 2،ص 483،منتخب الانوار المضیئه،ص 118،غیبت طوسی،ص 258.
منابع:
آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله رشد آموزش معارف اسلامی » زمستان 1383 - شماره 55 (از صفحه 8 تا 15)(با تلخیص)حسینی علایی، محمد ناصر