شرحی بر فرازهای دعای سلامتی امام زمان (ع)
اللهم
آغاز هر کاری با یاد و نام پروردگار متعال، آثار و برکات فراوانی دارد. چنین کاری نشان میدهد که آغاز کننده ذات بیهمتای الهی را مسبب تمام امور میداند و تنها از او استعانت میجوید. بنابراین، دعای فرج نیز با نام پروردگار شروع میشود.
کن
خواندن و خواستن خداوند متعال با این گونه الفاظ و به این سبک، در دعاهای دیگر نیز وارد شده است. این گونه درخواست در دعاهای دیگر، هم در حق خود و هم در حق دیگران، حتی ولی زمان(علیه السلام) نیز وجود دارد که به نمونههایی از آن اشاره میکنیم:
الف) در حق خود
اللهم کن لی عوناً و معیناً؛ پروردگارا برای من کمک و یاور باش!
اللهم کن لی ولیاً و حافظاً و ناصراً و معیناً؛ پروردگارا، برای من ولی، حافظ، ناصر و یاور باش!
اللهم کن بی حفیاً؛ خدایا، پشتیبان من باش!
اللهم کن لی جاراً من کل جبار عنید؛ خدایا، در برخورد با هر دشمن ستمگری همراه من باش!
ب) در حق دیگران
اللهم کن الطالب لها ممّن ظلمها و استخّف بحقّها؛
پروردگارا، طالب حق او (حضرت زهرا(علیها السلام)) باش از کسانی که ظلم به او کردند و حقش را سبک شمردند!
اللهم کن انت الشهید علیهم؛
پروردگارا! شاهد بر اعمال آنان باش.
اللهم کن لنا و لاتکن علینا؛
پروردگارا، برای ما باش و علیه ما مباش!
لفظ «کن» آیه شریفه «کن فیکون» را تداعی میکند و حکایت از سرعت در اجابت دارد. بنابراین، شایسته است در حق ولینعمت و صاحب این عصر نیز چنین دعا کرد؛ همان طور که در این دعای شریف و دعاهای مشابه آن، این تعبیر به چشم میخورد.
ج) در حق صاحب الزمان
اللهم کن لفلان بن فلان عوناً... ؛ خدایا، یاور امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) باش!
اللهم کن لولیک فی خلقک ولیاً؛ پروردگارا، ولی خودت را ولی باش!
«ولیاً و حافظاً...» خبر فعل «کن» است که درخواستهای دعا کننده را شامل میشود. این شش کلمه و درخواست همه یک حقیقت را دنبال میکنند و آن هم سلامت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است.
لولیک
«ولی» در لغت به معنای نزدیکی، قرب و مباشر است. چنان که در عرب میگویند: «تباعدنا بعد ولی؛ یعنی بعد از نزدیکی دور شدیم». بنابراین، بین دو چیز بسیار نزدیک به هم ـ که فاصلهای نباشد ـ از این لفظ استفاده میشود.
«ولی» در اصطلاح متون دینی و اسلامی براساس آیات و روایات، خصوصاً واقعه غدیر خم و حدیث «من کنت مولاه فهذا علی مولا» به معنای سرپرست است. بنابراین، «ولی» را درباره معصومان(علیهم السلام) به معنای دوست انگاشتن، بزرگترین جفا بر کلمة «ولی» در طول تاریخ محسوب میشود که برخی از انسانها را از مسیر هدایت دور کرده است.
معصومان(علیهم السلام)، هم خود و هم فرزندان و جانشینان خود را با این کلمه معرفی نمودهاند. مانند این که امام رضا(علیه السلام) در دعا برای فرزندش امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) عرضه میدارد: «اللهم ادفع عن ولیک...».
بنابراین، ولی در اصطلاح به معنای سرپرست، و در لغت به آن دو چیزی میگویند که آن چنان به هم نزدیک هستند که فاصلهای بین آنها نیست. لذا، خداوند ولی مؤمنان است و آنها هم ولی خدایند. همان طور که در آیات قرآن کریم میخوانیم: «الله ولی الذین آمنوا» و «ألا انّ اولیاء الله...».
ولایت بین امام(علیه السلام) و خداوند متعال، دو سویه است؛ امام(علیه السلام)، قرب، پیوند و اتصال به پروردگار هستی دارد و تأثیر و تأثر میپذیرد. امام(علیه السلام) هم ولی و هم نزدیک به خداست، اما خداوند متعال در پی این قرب، تنها تأثیر میگذارد و تأثیرپذیر نیست.
بنابراین، اگر گفته میشود، امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ولی خداست، در لغت یعنی نزدیکترین خلق به خداوند که در این عصر است، و در اصطلاح به معنای نماینده و خلیفه الهی به شمار میآید که از طرف خداوند متعال سرپرست بر مردم معرفی شده است.
الحجةبنالحسن
این بخش در برخی از متون با لفظ «فلانبنفلان» و برخی دیگر به اسم مخصوص حضرت آمده است. با توجه به این که برخی از علمای شیعه، تصریح به اسم خاص امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را جایز نمیدانند، درباره لقب «حجتبنالحسن» به طور مختصر توضیح میدهیم: حجت به معنای دلیل و برهان است، یعنی خداوند متعال به وسیله امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بر بندگانش، احتجاج میکند، و بندگان هم به واسطه امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) اقامه دلیل میکنند؛ مثلاً خداوند متعال به بندگان میفرماید: مگر حجت من این مسئله را بیان نکرد؟ بندگان هم عرضه میدارند: پروردگارا، حجت تو چنین بیان فرمود و ما به واسطه سخنان او چنین و چنان کردیم!
بنابراین، امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)حجت الهی است به همین دلیل، در دعای معرفت عرضه میداریم:
اللهم عرّفنی حجتک فان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی؛
پروردگارا، حجتت را بر من معرفی فرما! چرا که اگر حجت تو را نشناسم، در دینم گمراه میشوم.
لفظ شریف «حجت» از القاب خاصه امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است. هنگامی که «حجت» یا «حجت الله» گفته میشود، ذهنها و فکرها به یاد آخرین حجت الهی منصرف میگردد. در بسیاری از ادعیه، زیارات و روایات با همین لقب نورانی یاد میشود. همچنین مراد در روایاتی که قرینه و شاهدی ندارد امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است، چنان که نقش انگشتر ایشان هم «انا حجة الله» و به روایت دیگری «انا حجة الله و خالصته» است.
بنابراین، او حجت الهی و آخرین حجت پروردگار عالمیان و فرزند یازدهمین پیشوای برحق، امام حسن عسکری(علیه السلام) است. به اتفاق تمام شیعیان در سحرگاه نیمه شعبان، سال 255 هجری قمری پا به عرصه وجود گذاشت، و جهان را با نور خود منور کرد.
در این باره، روایاتی در منابع مهم شیعه هست از جمله حکیمه دختر امام جواد(علیه السلام) میگوید:
حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) کسی را دنبال من فرستاد و به من فرمود: عمه جان، امشب که شب نیمه شعبان است، افطار نزد ما باش!
فان الله تبارک و تعالی سیظهر فی هذه اللیلة الحجة و هو حجته فی ارضه... ؛
به درستی که خدای تبارک و تعالی، به زودی در امشب حجت را ظاهر میسازد، و او حجت پروردگار بر روی زمین است... .
صلواتک علیه و علی آبائه
از وظایف و تکالیف بندگان درباره آن حضرت، درود فرستادن بر ایشان است. با توجه به آیه شریفه «ان الله و ملائکته یُصلّون علی النبی...» روشن میشود که:
الف) خداوند متعال بر پیامبرش «صلوات» میفرستد. این «صلوات» که جمع «صلوة» است، هرگاه به خداوند متعال نسبت داده شود، به معنای فرستادن رحمت و هرگاه به فرشتگان و مؤمنان منسوب گردد، به معنای طلب رحمت است.
ب) از تعبیر «یصلون» که فعل مضارع و دلیل بر استمرار است، فهمیده میشود که خداوند متعال همیشه و پیوسته رحمت و درود میفرستد.
بنابراین، صلوات الهی بر امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و پدران گرامی ایشان، به معنای فرستادن رحمت و برکت بیکران است.
در دعای عهد مشابه همین کلام را عرضه میداریم: «صلوات الله علیه و علی آبائه الطاهرین» و چه زیباست که در دعای عهد از خداوند متعال میخواهیم، از جانب همه مردان و زنان مؤمن در مشرق و مغرب زمین، در کوه و صحرا و دشت و دریا و از جانب دعاکننده و پدر و مادر به وسعت و اندازه عرش و کلمات الهی و به قدر آنچه بر آن احاطه دارد (یعنی بینهایت) صلوات فرستاده شود.
در دعای افتتاح از خداوند میخواهیم: «اللهم و صل علی ولی امرک القائم»؛ در دعای روز عید فطر عرضه میداریم: «اللهم صل علی ولیک المنتظر»؛ در پگاه هر جمعه در دعای ندبه از پروردگار متعال میخواهیم: «اللهم صل علی حجتک و ولیّ امرک»؛ در دعای صلوات هم میگوییم: «اللهم صل علی ولیک و ابن اولیائک».
صلوات الهی بر امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) واضح است زیرا خداوند متعال بر مؤمنان نیز علاوه بر فرشتگان جدا صلوات میفرستد. در آیه شریفه:
«هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ»؛ خداوند متعال جدا، فرشتگان جدا، بر مؤمنان درود میفرستند تا آنها را از ظلمتها خارج کنند و به نور برسانند.
درود الهی بر معصوم(علیه السلام) که نور و مصداق کامل «وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ»، رحمت به شمار میآید، زیرا محتاج رحمت الهی است.
از مرحوم علامه طباطبایی(رحمه الله)، سؤال کردند که معصوم(علیه السلام) به درود و صلوات نیازی ندارد، چرا صلوات میفرستیم؟ ایشان فرمودند:
صلواتی که ما میفرستیم، اولاً از خودمان چیزی اهدا نمیکنیم بلکه به خدا عرض میکنیم و از او میخواهیم که بر پیامبر و خاندانش رحمت ویژه بفرستد؛ ثانیاً گرچه این خاندان نسبت به ما محتاج نیستند، ولی به ذات اقدس اله که نیازمندند و باید دائماً فیض الهی بر آنان نازل شود. ما با این صلوات، خود را به این خاندان نزدیک کردهایم، مانند آنکه اگر باغبانی در باغی که همة گلها و میوه هایش مِلک صاحب باغ است، کار کند و از صاحب باغ حقوق بگیرد، روز عید یک دسته گل از باغ تهیه کند و به حضور صاحب باغ ببرد، آیا عمل او موجب تقرب به صاحب باغ هست یا نه؟ مسلماً هست. این عمل نشانه ادب باغبان است. صلوات هم ادب ما را ثابت میکند والّا ما که از خودمان چیزی نداریم بلکه از ذات اقدس اله مسئلت میکنیم، به مراتب و درجات این بزرگواران بیفزاید، و همین عرض ادب برای ما تقرب است.
سرّ صلوات
اسرار، آثار و فواید صلوات، خصوصاً در مقام دعا بسیار است که زینالعابدین و سید الساجدین این نوع روش را آموزش دادهاند. اما یکی از رازهای آن در این مقام که وقتی رحمت به حضرت نازل شد، به دیگران هم میرسد چون او مجرای فیض است و اگر بخواهد خیری به دیگران برسد، باید نخست بر ایشان که رحمت خاصهاند، نازل شود و سپس به دیگران برسد. بنابراین، مرحوم علامه طباطبایی(رحمه الله) فرمودند:
معنای صلوات بر محمد و آل محمد(علیهم السلام) این است که خدایا! رحمتت را برای آنان فرو فرست که از آنان به ما برسد. اگر بخواهد رحمتی ببارد، ابتدا بر این خاندان میبارد و سپس به دیگران میرسد. بنابراین، طلب رحمت کردن مستلزم اجابت دعاست.
صلوات در این دعا انشایی است، نه اخباری. علاوه بر اینکه صلوات موجب رحمت الهی بر امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است، و آثار آن متوجه جهانیان نیز میشود، همان طور که این کیفیت در درود سرداب مقدس منعکس شده است:
اللهمّ صلّ علیه صلوة تظهر بها حُجّته و تُوضحُ بها بهجته و ترفع بها درجته و تؤیّدُ بها سلطانه و تعظّم بها برهانه و تشرّف بها مکانه و تُعلی بها بنیانه و تعزّ بها نصره و ترفع بها قدره و تُسّمی بها ذکره و تظهر بها کلمته و تکثّر بها نصرته و تعزّ بها دعوته و تُزیدُهُ بها اکراماً و تجعله للمتقین اماماً و تُبلّغُهُ فی هذا المکان مثل هذا الاوان و فی کل مکان منا تحیةً و سلاماً لایبلی جدیده؛
بارالها، آن طور بر او درود فرست که حجت و دلیلش؛ شادمانی و تازگیاش را آشکار گردانی و درجهاش را بالا بری و سلطنتش را تأیید و تقویت کنی و دلیل و برهانش را معظم و جایگاهش را شریف، و اساس و بنیان او را بلند مرتبه، و یاری او را کامل و بزرگ گردانی و ارزش او را بالا بری و یادش را نمودار و کلمهاش را آشکار گردانی؛ هم چنین درود تو باعث افزایش یاریاش، عزتمندی دعوتش، افزایش کرامتش و پیشوا شدن او برای پرهیزگاران شود! در این جا و این لحظه و در هر جای دیگری از ما به او سلام و احترامات ویژهای برسانی که جدید آنکهنه نگردد.
باد صبا اگر گذری از دیار عشقپیغام ما به مهدی صاحب زمان رسانبر گو که قلب شیعة تو سخت خسته استبازآ و مرهمی به دل شیعیان رسان
فی هذه الساعة و فی کل الساعة
در این بخش، دعاکننده از پروردگار متعال خواستار سلامت و نصرت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است که در همین لحظات شیرین و معنوی متوجه افق وسیعتری میشود و آن را درخواست میکند: پروردگار! در همه ساعات و لحظات، سلامت، نصرت، حمایت و لطف بیکرانت را شامل آخرین امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بگردان.
وقتی انسان با دریای رحمت الهی آشنا میشود و وسعت کرم و لطف او را مشاهده میکند، درخواست و تمنایش نیز وسیع میگردد. بنابراین در ادعیه و زیارات، الفاظ «کثیراً، متتابعاً، سرمداً، دائماً، ابداً و...» به چشم میآید. همچنین به جای آنکه فقط از ناحیه خودش دعا و سلام برساند، عرضه میدارد:
اللهم بلغ مولانا... عن جمیع المؤمنین و المؤمنات فی مشارق الارض و مغاربها، سهلها و جبلها... من الصلوات زنة عرش الله و مداد کلماته و ما احصاه علمه و احاط به کتابه...؛
اما عین و مثل این جملات نیز در ادعیة دیگر وارد شده است. برای نمونه، در دعای روز عرفه عرضه میداریم:
اللهم صلّ علی محمد و علی اهلبیته... فی هذه الساعة و فی کل الساعة تحیة کثیرة؛
خدایا، بر محمد و آل محمد(صلّی الله علیه و آله) در این ساعت و همة ساعات درود فراوان برسان!
در زیارت جامعه عرضه میداریم:
اللهم فبلّغ أرواحهم و أجسادهم فی هذه الساعة و فی کل الساعة؛ و فی کل وقت و اوان و حین و زمان منّا السلام و اردد علینا منهم السلام؛ پروردگارا! به ارواح پاک و بدنهای مطهر ائمه(علیهم السلام) در این لحظه و تمام وقتها و زمانها از ناحیة ما سلام برسان و سلام آنها را هم به ما برگردان.
از آنجایی که تبرّی نیز مانند تولّی از واجبات دین اسلام به شمار میآید، این گونه درخواست نیز در تبرّی منعکس شده است. در زیارت امام حسین(علیه السلام) و در بخش لعن بر دشمنان او عرضه میداریم:
لعن الله قاتلک و جدّد علیهم العذاب فی هذه الساعة و فی کل ساعة؛
خدا قاتل (امام حسین) را لعنت کند و عذاب را در این ساعت و تمام ساعات تجدید فرماید.
ولیاً
همان طور که قبلاً یادآور شدیم، «ولی» در لغت به معنای قرب و در اصطلاح به معنای سرپرست است.
علامه طباطبایی(رحمه الله) در بیان معنای ولایت میگوید:
برای ولایت معانی زیادی ذکر کردهاند، اما اصل در معنای آن از بین رفتن واسطه بین دو شیء به نحوی که آنچه بین آن دو از آنان نیست، فاصله ایجاد نکند.
ایشان با توجه به موارد به کار برده شده در متون آیات و روایات مینویسد:
کلمه ولایت با توجه به موارد استعمال آن در قرآن و بیان اهلبیت(علیهم السلام) و غیره عبارت است از نزدیکی و قرب خاصی که براساس آن، نوع خاصی از تصرف و مالکیت و حاکمیت و تدبیر و تصدّی پا میگیرد.
بر این اساس، دعا کننده با گفتن این واژه از خداوند متعال میخواهد که سرپرستی برای امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ادامه یابد.
به عبارت دیگر، تمام انسانها حتی مؤمنان هم محتاج سرپرستی خداوند متعال هستند. بنابراین قرآن کریم میفرماید:
«الله ولی الذین آمنوا»؛ خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند.
امامان معصوم(علیهم السلام) نیز سرپرستی الهی میخواهند. امام علی(علیه السلام) هم در مناجاتهای فراوانش، عرضه میدارد:
ولا تولّنی غیرک؛ پروردگارا، سرپرستیام را به کسی جز خودت مسپار!
امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نیز از خداوند متعال خواهان سرپرستی است. در دعای ماه رجب ایشان آمده: «ولا تکلنا الی غیرک؛ پروردگارا، ما را به غیر خودت وامگذار!»
عاشقان امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در این دعا، یک خواسته با واژههای مترادف بیان میکنند. اما تقدم و تأخر این واژهها بیحکمت نیست.
چرا اولین واژه، لفظ «ولیاً» است؟ قطعاً تقدم این لفظ بر سایر کلمات، راز و رمزی دارد و آن عظمت، شرافت، گستردگی و عمق این لفظ بر سایر الفاظ است. دعاکننده، شش لفظ برای خبر «کانَ» استفاده میکند که عبارتند از «ولیاً»، «حافظاً»، «قائداً»، «ناصراً»، «دلیلاً» و «عیناً».
با نگاهی اجمالی به ظاهر و مفهوم این کلمات، روشن میشود که پربارترین و جامعترین این کلمات، واژه «ولیاً» است، زیرا هنگامی که خداوند متعال ولی و سرپرست شخصی شد قطعاً او را حفظ، رهبری، نصرت و حراست میکند. بنابراین، احتمال میرود حکمت تقدم «ولیاً» بر دیگر واژهها، همین مسئله (جامعیت) باشد.
ضمن آنکه کاربرد این واژه با روح، حکمت و ضرورت دعا، همآهنگی خاصی دارد. یعنی دعاکننده میداند که ولی و سرپرست تمام موجودات این عصر، محتاج سرپرست الهی است و همه خلایق در ذات خود، فقیر و محتاج پروردگار هستند.
و حافظاً
این بخش حفظ و حمایت الهی را برای امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، حافظ اسرار الهی خواستار است. این دعا که به دعای سلامت مشهور است، با این بخش کاملاً رخ میگشاید.
اما آیا امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نیز مانند سایر انسانها بیمار و یا دچار مشکل میشود؟
بر اساس روایات، امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) مانند دیگران، زندگی طبیعی در میان مردم دارد و همانطوری که پیامبران الهی و دیگر ائمه(علیهم السلام) به بیماری یا مشکلات دیگر دچار میشدند، امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نیز ممکن است به همین صورت باشد. بنابراین، دعا و صدقه برای سلامت امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بیمورد نیست.
امامان نور(علیهم السلام) هم در زیباترین حالات خود (مناجات) برای حفظ و سلامت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) دعا کردهاند. امام زینالعابدین و سید الساجدین(علیه السلام) برای حفظ ایشان این گونه مناجات میکنند: «واحمه بحفظک؛ او را در پناه خود حفظ فرما».
امام رضا(علیه السلام) پیوسته به دعا کردن برای امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به وسیله خواندن این دعا، امر میفرمودند:
اللهم ادفع عن ولیک... و اعذه من شرّ جمیع ما خلقت و برات و نشات و صورت و احفظه من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و عن شماله و من فوقه و من تحته بحفظک الذی لا یضیع من حفظته به؛
خداوندا، هرگونه بلا را از ساحت ولی خود دور گردان... و او را در پناه خود از شر تمام آنچه آفریده و ایجاد و انشا و صورتگری فرمودهای محفوظ بدار، و او را از پیش رو و پشت سر و راست و چپ و از بالا و پایین محفوظ بدار، حفظ کردنی که هرکس را آن طور محفوظ گردانی از بین نرود!
در دعای «صلوات» نیز عرضه میداریم:
اللهم اعذه من شرّ کل باغ و طاغ و من شر جمیع خلقک و احفظه من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و عن شماله و احرسه و امنعه ان یوصل الیه بسوء؛
خدایا، او را (امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)) از زیان و بدی و تمام ستمگران و طاغوتها و سرکشان و از بدی و زیان همه آفریدگانت در پناه خود محفوظ بدار و او را از پیش روی، پشت سر، راست و چپ نگهبانی کن، و پاسداری و نگهدارندهاش باش تا هیچ گزند و بدی به او نرسد!
امام جواد(علیه السلام) میفرمایند:
بعد از هر نماز واجب بگو:اللهم ولیک فلان فاحفظه من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و عن شماله و من فوقه و من تحته؛
خداوندا، ولیّت (امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)) را در پیشگاه خودت از پیش رو و پشت سر و از سمت راست و چپ و از بالا و پایین حفظ بفرما!
امام حسن عسکری(علیه السلام) هم، در قنوت نمازهایشان این گونه دعا میفرمایند:
فاجعله اللهم فی حضانة من بأس المعتدین... و اجعله اللهم فی أمن مما یشفق علیه منه... و رُدّ عنه من سهام المکائد ما یوجهه اهل الشنان الیه؛
خداوندا، او (امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)) را در پناهگاهی قرار ده تا از شرّ متجاوزان در امان باشد! خدایا، او را از چیزهایی در امان بدار که برایش میترسیم، و تیرهای نیرنگ را که کینهتوزان و بدخواهانش به سوی او پرتاب میکنند، برطرف ساز!
چرا همواره برای سلامت و حفظ امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) از همه بلاهای آسمانی و زمینی دعا میشود؟ چرا باید برای سلامت ایشان و حفظ وجود نازنین او، این گونه دعا کرد؟
فلسفه دعای سلامت
امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) واسطه فیض و محور عالم هستی است. اگر او نباشد، هیچ مخلوقی حق حیات ندارد. بنابراین، جهان هستی وابسته به اوست و دراینباره روایات فراوانی وجود دارد.
پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) خطاب به امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود:
إنّی واحد عشر من ولدی و انت یا علی زَرُّ الارض، بنا أوتد الله الارض أن لاتسیخ بأهلها، فإذا ذهب الاثناعشر من ولدی ساخت الارض لأهلها و لم ینظروا؛ من و یازده تن از فرزندانم و تو ای علی! لنگرهای زمین هستیم. خداوند به وسیلة ما زمین را استوار کرده که ساکنانش را در دل خود فرو نبرد. هنگامی که دوازده فرزندم از روی زمین بروند، زمین ساکنانش را در دل خود فرو میبرد و به آنها مهلت داده نمیشود.
امام زینالعابدین(علیه السلام) هم در یک روایت طولانی میفرماید:
و بنا یمسک الارض أن تمید بأهلها و بنا ینزل الغیث و بنا ینشر الرحمة و یخرج برکات الارض ولولا ما فی الارض منا لساخت بأهلها؛
خداوند به وسیلة ما نمیگذارد که زمین، اهل خود را پریشان سازد و به وسیلة ما باران را میفرستد و به وسیلة ما رحمتش را میگستراند و به وسیلة ما برکات زمین را خارج میسازد و اگر امامی از ما بر روی زمین نبود، زمین اهل خود را در کام خود فرو میبرد.
امام باقر(علیه السلام) هم در اینباره میفرماید:
لو ان الامام رفع من الارض ساعة لماجت بأهلها کما یموج باهله؛ اگر یک ساعت امام از روی زمین برداشته شود، زمین ساکنانش را درنوردد، آن چنان که دریا [به هنگام طوفان] ساکنانش را درمینوردد.
در کتاب او خواهد آمد هجده روایت در این باره به همراه تحلیل زیبایی ذکر شده است. همچنین در کتاب امامت و مهدویت شش توجیه و تحلیل در این باره وجود دارد. علاوه بر این مطالب، علت و حکمت حفظ امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، حفظ نبوت، امامت و دین الهی است. چنانچه او سالم و پا برجا باشد، هدف ارسال رسل و انزال کتب تحقق مییابد.
امام رضا(علیه السلام) در ادامه دعایی که ذکر گردید با اشاره به همین حقیقت میفرماید:
و احفظ فیه رسولک و آبائه ائمتک و دعائم دینک؛ خدایا، در وجود مبارک او (امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)) پیامبرت و پدرانش را که امامان منصوب از ناحیة خودت و ستونهای دینت هستند، حفظ فرما!
او ادامه رسالت، نبوت و امامت است. دعا برای سلامت ایشان، دعا برای سلامت تمام دستآوردهای وحیانی و آسمانی است. البته پروردگار متعال هم برای حفظ او تدابیری به کار بسته و میبندد، وانگهی انسانها نیز وظیفه دارند از خداوند متعال برای آخرین حجت(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) از طریق اصول آن، سلامت و تندرستی درخواست نمایند.
راههای سلامت
پروردگار متعال همواره در طول تاریخ برای حفظ اولیای خود از وسایل و اسبابی استفاده کرده است: به آتش فرمان میدهد بر ابراهیم(علیه السلام) گلستان شود، و به رود خروشان دستور میدهد، صندوق حامل موسی(علیه السلام) را به سلامت به کاخ فرعون برساند، و حضرت عیسی(علیه السلام) را به آسمان بالا میبرد، و برای حفظ جان اشرف مخلوقات به عنکبوت دستور تنیدن و به کبوتر فرمان لانهسازی بر دهانة غار میدهد و در جنگها، ملائک را به یاری میفرستد. با وجود این، تمام انسانها در تمام دورانها وظیفه دارند، برای حفظ ولی زمان، جانفشانی کنند. کاملترین و بارزترین نمونه، جانفشانی امیرالمؤمنین(علیه السلام) در «لیلة المبیت» است.
همان راههایی که برای حفظ و سلامت انبیا و اولیای گذشته وجود داشته، در مورد آخرین حجت الهی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نیز وجود دارد. تمام انسانهای عصر امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به تلاش برای حفظ ایشان از تمام حوادث و آسیبها موظف هستند که نمونه کوچکی از این وظیفه در قالب دعا نمایان شده است.
امام رضا(علیه السلام) به پسر مقاتل میفرماید:
آن طور که مردم (اهلسنت) در قنوت دعا میکنند، دعا مکن، بلکه بگو:
اللهم أصلح عبدک و خلیفتک بما أصلحت به أنبیائک و رسلک و حفّه بملائکتک و أیّده بروح القدس من عندک و اسلکه من بین یدیه و من خلفه رصداً یحفظونه من کل سوء؛
خدایا، کار بنده و خلیفهات (امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)) را سامان ده به آنچه کار پیامبران و فرستادگانت را سامان دادی و فرشتگانت را پیرامونش قرار ده، و او را به روحالقدس از سوی خویش تأیید فرما تا از پیش رو و پشت سرش او را از هر بدی محفاظت کنند!
خداوند متعال به دیگر امامان معصوم(علیهم السلام) هم عناصری برای حفظ بخشیده بود. امام موسی بن جعفر(علیه السلام)، در روایتی درباره آیه شریفه «وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ» و آیه «لَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنصُرُه» صبر و انتظار را دو عامل حفظ، بیان کرده درباره این آیه میفرماید:
هم الائمة(علیهم السلام) و هم الاعلام ولولا صبرهم و انتظارهم الامران یأتیهم من الله تعالی قتلوا جمیعاً؛
منظور در آیه شریفه، ائمه(علیهم السلام) هستند و اگر صبر و انتظار آمدن امر الهی را نداشتند همه کشته میشدند.
این دو عامل (صبر و انتظار) در حقیقت یکی از راهها و روشهای حفظ و سلامت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به شمار میآید.
چه آسیبها، و شرهایی وجود امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را تهدید میکند؟ خداوند متعال امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را از شرّ چه چیزهایی حفظ میفرماید؟ آیا ما شیعیان توان و لیاقت حفظ امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را نداریم؟
خطرهایی برای امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) وجود دارد که شاید کمتر به ذهن کسی خطور کند. شیطان با تمام اعوان و انصارش، هر لحظه در حال نقشه کشیدن و اجرا کردن اهدافشان برای به عقب انداختن ظهور حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) هستند، زیرا ابلیس خوب میداند ظهور حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) مساوی با رجم شیطان و مرگش است.
امام هادی(علیه السلام) مصداق آیه شریفه «وَحَفِظْنَاهَا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ» را روز ظهور بیان فرمودهاند.
هنگامی که شیطان از درگاه الهی رانده شد و تا روز قیامت مهلت خواست، خداوند او را تا وقت معلوم، مهلت داد؛ «قَالَ رَبِّ فَاََنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ * قَالَ فَإِنَّكَ مِنْ الْمُنْظَرِينَ * إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ»
در روایاتی از امام سجاد، امام صادق و امام رضا (علیهم السلام) وقت معلوم به ظهور امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تطبیق و تأویل شده است.
از سوی دیگر، انسانها تصور میکنند که برای دفاع از اهلبیت عصمت و طهارت آماده هستند، ولی تجربه تاریخ نشان میدهد، در عرصه امتحان، موفق و سربلند نبودهاند. چه بسا خود مسلمانان خطرهایی برای اسلام به وجود آوردهاند و حتی برخی شیعیان به امام زمان خود آسیبهایی رساندهاند.
امام صادق(علیه السلام) در پاسخ به اسحاق بن عمار دربارة آیه شریفه «إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنْ الَّذِينَ آمَنُوا» میفرمایند:
نحن الذین آمنو و الله یدافع عنا ما اذاعت شیعتنا؛ آنهایی که ایمان آوردهاند ما هستیم. خداوند متعال از ما دفاع میکند، به هنگامی که پیروان ما را اذیت کنند.
بنابراین، به شهادت تاریخ، برخی از شیعیان، نه تنها مدافع اهلبیت(علیهم السلام) نبودهاند و نیستند؛ بلکه در صف مقابل قرار گرفته و مجری طرحهای شیطان شدهاند. چه بسا کسانی امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را نمیشناسند و خطری هم برای آن حضرت نمیآفرینند؛ ولی آنهایی که شیعه نامیده میشوند، در برابر حضرت صفآرایی میکنند و علیه اهداف و انگیزههای امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) اقدام میکنند و قلب او را ناراحت میسازند. همان طور که در توقیع شریف فرمود:
قد آذانا جهلاء الشیعة و حمقائهم، و من دینه جناح البعوضة أرجح منه؛
نادانان و کمخردان شیعه و کسانی که بال پشه از دینداری آنان محکمتر است، ما را میآزارند.
و قائداً
«قائد» به معنای رهبر، راهبر و پیشواست. دعاکننده از خداوند متعال میخواهد که راهبر و رهبر امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) باشد، زیرا تمام موجودات، محتاج عنایت پروردگار هستند. اگر خداوند متعال لحظهای انسان را سرپرستی نکند و به حال و هوای نفسش واگذارد، طغیان میکند و از مسیر حق خارج میشود. بنابراین، اشرف مخلوقات، پیامبر مکرم اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم)در هر روز عرضه میداشت:
الهی... لا تکلنی الی نفسی طرفة عین أبداً، فإنّک إن تکلنی إلی نفسی أقرب من الشر و أبعد من الخیر؛
خدایا، یک چشم برهم زدن مرا به خودم وامگذار! زیرا اگر به نفسم واگذار کنی به بدی خیلی نزدیک و از خوبی بسیار دور میشوم.
در دعایی هم از امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نقل شده است:
و لا تکلنا إلی غیرک؛
خدایا ما را به غیر خودت وامگذار!
عاشق منتظر هم با الفاظ و عبارات مترادف از پروردگار میخواهد که ولیعصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را سرپرستی کند. در حقیقت روح این دعا درخواست عنایت خاص الهی برای ولی زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است.
و ناصراً
امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ناصر دین، حق الهی و بییاوران است، وانگهی چون بزرگترین و بهترین بنده است، به نصرت الهی نیز احتیاج دارد. از این رو، دعاکننده با گفتن این کلمه از خداوند متعال نصرت و یاری او را در همه برنامهها و احوال میخواهد. این نوع درخواست در بسیاری از ادعیه مهدوی به گونههای متفاوت بیان شده که نمونههایی از آن عبارتند از:
الف) امام محمد باقر(علیه السلام) میفرماید:
در روز جمعه، عید فطر و قربان، به هنگام خروج از منزل برای خواندن نماز بگو: «... وانصره نصراً عزیزاً».
ب) امام صادق(علیه السلام) در تعقیب نماز ظهر هنگام دعا عرضه میداشت:
اللهم ایّده بنصرک و انصر عبدک؛
خدایا، با یاری خودت او را تأیید کن و بندهات را یاری نما!
و فرمود هرچه را ترک میکنی، این را ترک مکن و در هر صبح و شام بگو «... وانصر، نصراً عزیزاً». و به کسی که خواهان طول عمر و زیارت حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بود، فرمود بگو: «... و عجّل لولیک الفرج و العافیة و النصر».
ج) در دعای امام رضا(علیه السلام) نیز آمده است:
وانصر بنصرک العزیز... و ایّده بالنصر و انصره بالرعب؛
او را با نصر عزتمند، نصرت بده... او را مؤید به نصر و نصر به رعب بفرما!
در دعای دیگر نیز آمده است:
وانصره بنصرک العزیز نصراً عزیزاً؛
و به نصرت قوی و نیرومندت مقتدرانه یاری فرما!
د) امام حسن عسکری نیز در قنوت نمازهایش نصرت و یاری یادگار شایستهاش را این گونه طلب مینماید:
وانصره علی من عاداه؛
بر تمام دشمنانش پیروز گردان.
در بخشی دیگر میفرماید:
فاشدد اللهم ازره بنصرک؛
خدایا، با یاریات پشتش را محکم گردان!
هـ) در زیارت «آلیاسین» که به تعلیم ایشان است عرض میداریم: «اللهم انصره؛ بارالها، او را یاری فرما!»
بنابراین، بعید نمینماید که درخواست «نصرت» تمنای فرج و ظهور حضرت باشد؛ اگرچه برخی از بخشهای قبل و بعد، نصرت در عصر غیبت را نیز شامل میشود.
و دلیلاً
«دلیل» به معنای راهنماست. دعاکننده با گفتن این کلمه از خداوند متعال میخواهد که امام زمانش(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را راهنمایی کند.
در حقیقت، روح این دعا که درخواست سلامت برای امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است، با جملات و الفاظ متفاوتی بیان میشود. «دلیلاً» عطف بیان دیگری بر «ولیاً» است، یا تأکیدی دیگر بر درخواست سلامت. بر عارف و عاشق امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) سخت و گران است که ناخوشی و ناراحتی، غم و اندوه امام زمانش را فراگیرد و او سرگرم دنیای خویش باشد. در دعای ندبه آمده است:عزیز علیّ أن تحیط بک دونی البلوی.
وقتی سختی حقیقی باشد، نگرانی و اضطراب پیدا میشود. برای رفع تمام این تشویشها، باید به آرامبخش دلها و جانها دل سپرد. بنابراین، دست به دعا برداشت و با بیان الفاظ متعدد، بر درخواست اصلی اصرار و پافشاری کرد و در هر شبانه روز، چندین بار در حالات مختلف، خواسته خود را بیان نمود.
وعیناً
واژه «عین» مشترک لفظی است و معانی متعدد دارد. بنابراین، در هر مورد به قرینه معیّنه نیاز است. «عین» نگهبان و ناظر معنا میشود. از خداوند متعال میخواهیم که نگهبان، ناظر و حافظ امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در تمام لحظهها باشد، زیرا اگر کسی پروردگار نگهبانش باشد، هیچ خطری او را تهدید نمیکند. بنابراین، امام زینالعابدین(علیه السلام) برای امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) با این جمله دعا میفرماید: «و راعِهِ بعینک».
رهیافت
با توجه به این که انسان در بهترین حالات، یاد امام در دل و جانش شکوفا میگردد و برای برترین مخلوق این عصر، بهترین واژهها و خواستهها را به زبان جاری میکند، در اقدامهای عملی برای تحقق این خواستهها چگونه باید باشد؟ آیا خواندن بدون خواستن توجیه پذیر است؟ حضرت علی(علیه السلام) میفرماید:
الداعی بلا عمل کالرامی بلا وتر؛ دعاکننده بدون عمل، به تیرانداز بدون زه میماند.
چه زیباست در روایتی که همین مسئله بعد از انتظار فرج ذکر گردیده است. بنابراین، قلب و تمام اعضا و جوارح باید با زبان یک سخن و یک خواسته را داشته باشند. اگر کسی به همسر، همکار و... ظلم کند، و در دل شب بارها از خداوند متعال بخواهد که ظلم را از او دفع فرماید و ظالم را بر او مسلط نکند، هرگز این خواستههایش پذیرای درگاه الهی نیست، زیرا او با عملش میگوید که ظلم خوب است.
به عبارت دیگر عمل نوعی دعاست؛ اگر کسی خیرخواه دیگران است با زبان بیزبانی از خداوند متعال میخواهد که به او خیر برساند. بنابراین، کسی که برای امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) دعای سلامت میخواند، باید در راه این خواسته نیز کوشا باشد، و از اعمالی که رهآورد سلامت برای امام زمان است، غافل نباشد، مانند صدقه دادن.
صاحب مکیال المکارم وظیفه بیست و سوم و بیست و چهارم را به همین مسئله اختصاص داده و گفته که صدقه دادن به نیابت از آن حضرت و به قصد سلامت ایشان از وظایف منتظران است.
حتی تسکنه ارضک طوعاً
سلامت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تا چه زمانی است؟ آیا درخواست سلامت مخصوص عصر غیبت است؟ دعاکننده، سلامت مولایش را در تمام لحظات تاریخ (غیبت و ظهور) میطلبد. بنابراین نخست «فی هذه الساعة و فی کل ساعة» را با تمام وجود بر لب میآورد. چنان که در این بخش «حتی» میگوید و غایتی در کلامش پیدا میشود در حقیقت این غایت داخل در مغیی است، یعنی خدایا، در عصر غیبت و حتی ظهور هم امامم را پشتیبان و سلامتش بدار!
هم اکنون امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بر روی همین کره خاکی، حاکم و فرمانرواست، وانگهی سکونت ایشان به دلیل غیبت و کثرت دشمنان در حال اختفا و سختی است، تا روزی که ظهور نماید و تمام انسانها از حضرت اطاعت کنند و از مخالفتها و عنادهایی که در برخورد با سایر انبیا و اوصیای عظیمالشأن الهی وجود داشت اثر و خبری نباشد.
در حقیقت از لحاظ صرف و نحو «تسکنه» فعل و فاعل و مفعول، و «ارضک» مفعول دوم و «طوعاً» مصدر فعل «طاع، یطیع» به شمار میاید. حال برای مفعول دوم به معنای «طائعاً» یعنی انقیاد، رام شدن، گردن نهادن، مطیع شدن، فرمانبرداری و فروتنی است.
از آنجایی که حال باید مشتق باشد و «طوعاً» مصدر و جامد محسوب میشود، لذا به طائعاً که اسم فاعل و مشتق است تأویل میشود، و چون اسم فاعل از فعل لازم به شمار میآید، در واقع معنای مفعولی و مطاوعت دارد مثل ناجی یعنی نجاتیافته و نازل یعنی فرود آمده. منظور و معنای این قسمت این است که دعاکننده از خداوند متعال میخواهد که زمین [مراد اهل زمین] را برای حضرت رام و فرمانبردار قرار دهد، چنانکه در تأویل آیه 83 سوره آلعمران نیز همین معنا آمده است.
به عبارت دیگر «طائعاً» صفت برای انسانها و به این معناست که: آنگاه که امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بر روی زمین ساکن و حاکم شود همگان با میل و رغبت، حاکمیت او را گردن نهاده، از جان پذیرایش باشند و هیچ اکراه و اجباری برای آنها نباشد، لذا دعاکننده از خداوند متعال میخواهد که عمر و سلامت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تا آنجا طولانی گردد که روزگار ظهور او و سکونت آن حضرت بر زمین در حال اطاعت مردم از او فرا رسد و پس از آنکه مردم از اطاعتش سر باز میزدند، با میل و رغبت به اطاعتش درآیند.
البته احتمال دارد «طائعاً» صفت برای حضرت باشد و «طوعاً» به معنای عمل به دستورهایی که توأم با رغبت و خضوع است، یعنی عمر و سلامت امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تا زمانی باشد که او در زمین الهی با میل و رغبت و اشتیاق، ساکن و حاکم شود. زیرا ظهور و حاکمیت بر زمین و اهل آن و اجرای احکام الهی، خواسته خداوند، هدف بعثت انبیا و آرزوی امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است و به همین علت سکونت و حاکمیت بر ارض برای حضرتش، از روی میل و رغبت طلب میشود.
در این عصر امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بر روی زمین مستقر هستند، ولی به جهت سکونت نداشتن در یک محل و اطاعت نکردن و حتی نخواستن و تمرد از سرپرستی، ایشان به سفارش پدر بزرگوارشان در محلهای مختلف در غیبت به سر میبرند. و اصطلاحاً این نوع زندگی را که با استقرار و آرامش توأم نیست «سکونت» نمیگویند.
امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) سفارش امام حسن عسکری(علیه السلام) را این گونه بیان میفرمایند:
ان ابی(علیه السلام) عهد الیّ ان لا اُوطّن من الارض الا اخفاها و اقصاها، اسراراً لامری...؛
به درستی که پدرم با من عهد کردند که وطنی از زمین جز مخفیترین و دورترین جای آن، انتخاب نکنم تا این که امر خود را پوشیده سازم.
امام زمان(علیه السلام) در توقیع به شیخ مفید(رحمه الله) به این قضیه اشاره میفرماید:
نحن و إن کنا ناوین بمکاننا النائی عن مساکن الظالمین، حسب الذی أراناه الله تعالی لنا من الصلاح، و لشیعتنا المؤمنین فی ذلک مادامت دولة الدنیا للفاسقین، فانا نحیط علماً بانبائکم؛
هماکنون در مکانی دور از جایگاه ستمگران سکنی گزیدهایم که خداوند صلاح ما و شیعیان با ایمان ما را مادامی که حکومت دنیا به دست تبهکاران است، در این کار به ما سپرده، با وجود این، بر اخبار و احوال شما آگاهیم.
حسن بن سلیمان حلی(رحمه الله) در شرح این بخش مینویسد:
یدل علی زمان ظهوره و انبساطه یده، علیه السلام لانه الیوم مقهور مغصوب مستأثر علی حقه غیر مستطیع لاظهار الحق فی الخلق؛
این جمله بر زمان ظهور و بسط ید امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) دلالت دارد، زیرا امروزه در عصر غیبت ایشان مقهور و حقش غصب شده و توان اظهار حق در میان خلایق را ندارد.
بنابراین، چه روزی است که ایشان با بسط ید ظاهر شوند و مردم هم از روی میل و رغبت از او اطاعت کنند؟ آن روزی که پروردگار متعال، اذن ظهور بفرماید و ایشان نظام عدل را برپا دارند. در آن روز زمین و اهل آن در حالی که میل و رغبت کامل دارند، از او اطاعت میکنند و پرچم اسلام به اهتزاز درآمده، گلبانگ توحید در سرتاسر عالم هستی طنین افکن خواهد شد. بنابراین امام علی(علیه السلام)، امام صادق(علیه السلام) و امام کاظم(علیه السلام) آیه شریفه «وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا» را به امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تأویل فرمودهاند.
و تمتّعه فیها طویلاً
در برخی از متون و نسخهها «تمکنه» آمده، که این لفظ با توجه به آیات نورانی قرآن کریم که به امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تأویل شده است، سازگاری و مناسبت بیشتری دارد. ولی معنی این دو فعل بسیار قریب و مشابه است. «تمتعه» بیانگر استفاده کردن و بهره بردن، تمکنه نیز به همین معناست.
دعاکننده بعد از درخواست ظهور، حکومت طولانی امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را تقاضا میکند. با توجه به این که این دعای شریف، از ناحیه امامان معصوم(علیهم السلام) صادر شده و در طول تاریخ انسانهای مؤمن و متقی بارها و بارها آن را زمزمه کردهاند و در بهترین حالات تنها خواستهشان استجابت این دعا بوده و پروردگار متعال هم دعاها را استجابت میفرماید، قطعاً حکومتی که ایشان تشکیل میدهد، طولانی است و تا پایان عمر زمین به طول میانجامد. روایاتی که در منابع اهلسنت، مدت حکومت حضرت را کم بیان کردهاند، پذیرفتنی نیستند. اگر در منابع شیعه احادیث مختلفی دیده میشود، اشاره به دورانهای حکومت است؛ یعنی از زمان ظهور تا استقرار حکومت هفت سال و دوران تکامل چهل سال و دوران نهاییاش بیش از سیصد سال است. زیرا بسیار روشن است که یک دوران بسیار کوتاه، به این مقدمه طولانی احتیاج ندارد. بشر در طول سالهای متمادی رنج و سختی را تحمل کرده تا حقیقت ناب را سالهای طولانی به نظاره بنشیند.
شیخ جلیل حسن بن سلیمان حلی در شرح این بخش مینویسد:
هذا یکون علی ما رویناه فی رجعته علیه السلام بعد وفاته؛
این بخش همان طور که روایت شده مربوط به رجعت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بعد از وفاتشان است.
این سخن دست برداشتن از ظاهر است. ظاهر این دعا یعنی اینکه امام(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بعد از ظهور، سالهای زیادی حکومت کنند و چنانچه دست از ظاهر هم بر نداریم محظوری لازم نمیآید، تا این که محتاج تأویل یا تفسیر یا توجیه باشیم. بنابراین، دعاکننده از خداوند متعال میخواهد، حکومت و دولت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) طولانی باشد ـ انشاءالله.