فرهنگ الفبایی مهدویت :حرف م
واژه مهدوي
دکتر محمّد معين در ذيل کلمه مهدوي نوشته است:«مهدوي» صفت نسبي است:1- منسوب به مهدي (مطلقاً)2- منسوب به مهدي صاحب الزّمان (عج)، امام دواردهم شيعيان. 1واژه مهدويت
الف) تعريف مهدويت در لغت
مهدويت از نظر لغوي يا مصدر جعلي است و يا صفتي منسوب از مهدي است. يعني؛ مهدويت، که يک کلمه عربي است و از واژه مهدي گرفته شده است؛ دو گونه استعمال مي شود. يکي به صورت مصدر جعلي است با اين توضيح اين که هر وصفي که «ياي» مشدد و «تا» (يّت) به آن اضافه شود، تبديل به مصدر مي شود مثل عالميّت، حاکميّت. مهدويت هم همان کلمه مهدي است که ياي مشدد و تا به آن اضافه شده است و به صورت مصدر جعلي به کار مي رود. يعني مهدوي بودن.
کاربرد ديگر مهدويت به صورت نسبت و صفت منسوب است. در اين حالت، «ي» آخر آن، مصدري نيست بلکه «يا»ي نسبت است و «ت» هم، تاي تأنيث است که به صورت وصفي براي موصوف محذوف به کار مي رود يعني طريقه مهدويه يا نسبت مهدويه. بنابراين صفاتي نظير حسنه، سيئه و خطيئه، صفاتي است که موصوفش محذوف يا فراموش شده است.
ب) مهدويت در اصطلاح
چنانکه گفتيم مهدويت داراي دو ساختار و دو نوع کاربرد است. اما اولين کاربرد (يعني مهدي بودن) مطرح و ملحوظ نيست، آنچه معمولاً مطرح است، همان صفت نسبي است. يعني؛ روش، مذهب، رفتار، فکر و عقيده اي که به مهدي انتساب داشته باشد. مي توان گفت، اين «ي» تقريباً معادل ايسمي است که در زبان هاي اروپايي به کار مي رود. به انگليسي نوشته مي شود «Mahdism» يا «مهديسم».
نکته ديگر اين که براي انتساب، کمترين نسبت کافي است.وقتي مي گوييم مهدويت طريقه اي منسوب به حضرت مهدي يا فکر و عقيده اي منسوب به ايشان است، ممکن است اين انتساب از اين جهت باشد که اصلاً محور آن فکر و شخص مهدي است که اعتقاد به او مي شود مهدويت.
پس مهدويت يعني معتقد بودن به وجود مهدي، گاهي نسبت، بيش از اين حيثيت لحاظ مي شود يعني رفتارهم ، رفتار مهدي پسند باشد يا رفتاري باشد که از او اخذ و الهام گرفته شده باشد. بدين ترتيب فکر، طريقه و يا رفتاري که انتساب به حضرت مهدي داشته باشد را مهدويت يا مهديسم يا مهدوي مي گوييم.
البته منظور ما مهدي مشخص و مهدي خاصي است؛ يعني حضرت مهدي محمد بن الحسن العسکري که در سحرگاه نيمه شعبان سال 255 هجري برابر با 869 ميلادي در سامرا به دنيا آمد، او نهمين نسل از سبط کوچک پيامبر - حسين بن علي - بود. در پنج سالگي به امامت رسيد و داراي دو غيبت کوتاه مدت و بلند مدت است. غيبت کوتاه او سال 329 پايان يافت و غيبت بلند مدت او از آن سال آغاز شده و هنوز ادامه دارد.2او همان است که با آمدن و ظهور خويش جهان را پر از عدل و داد مي کند. بنابراين آنچه به ايشان انتساب دارد، مهدويت مي شود.
برخي از انديشمندان غربي نيز نگاه مسيحاباوري و موعودگرايي را نزديک همين معنا گفته اند، مثلاً دايره المعارف دين در اين باره مي گويد: «اصطلاح مسيحا باوري بر نهضت، يا نظامي از عقايد و نظرات دلالت مي کند که محور آن انتظار ظهور يک مسيح (برگرفته از واژه عبري مشياح (mashiah)، يعني "خود تدهين شده") است.» 3
حاصل کلام
مهدويت از واژة مهدي گرفته شده و معناي اصطلاحي آن، اعتقاد به حضرت مهدي (عج) است، و باور به اين كه او فردي است از نسل پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ كه در آخر الزمان ظهور مي كند و جهان را پر از عدل و داد مي سازد آنچنان كه از ظلم و جور پر شده بود.
اين عقيده اختصاص به شيعه ندارد و همة فرقه هاي اسلامي، در آن مشترك هستند، ريشة آن نيز در قرآن و احاديث است و چنين نيست كه توسط عده اي خاص، جعل و منتشر شده باشد. در قرآن، آيات فراواني دربارة آن مهر سپهر افروز وجوددارد، از جمله: انبياء/105؛ نور/55؛ توبه /33؛ قصص/5. حجم انبوهي از روايات نيز به دست ما رسيده است كه در آنها، پيامبر خاتم ـ صلي الله عليه و آله ـ از آن نور ديده اش سخن رانده است. اين روايات در همان زمان حيات پيامبر، سينه به سينه نقل مي شد و در گنجينةذهن مسلمانان جاي مي گرفت، اگر نگاهي به روايات نبوي بيفكنيم، خواهيم ديد كه پرسش كنندگان از اوصاف، ويژگيها و محاسن اخلاقي و كيفيت و علائم ظهور و ساير مسائل مربوط به آن موعود بشري مي پرسيدند. اين نكته، بيانگر آن است كه اصل وجود منجي بشر، امري مسلم و قطعي بوده است. تأكيد ائمة اطهار نيز بر تقويت اين باور مي افزود تابدانجا كه هر دو مذهب تشيع و تسنن با همة انشعابهايشان، بر آن اتفاق نظر پيدا كردند.
شاهد بر اين مسأله، پديده مدعيان دروغين مهدويت است؛ شياداني كه از باور اصيل مردم، سوء استفاده كرده و خود را مهدي موعود، معرفي مي كردند، اما از آنجا كه صفات و ويژگي هاي مهدي حقيقي در روايات رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ و جانشينان گراميش بيان شده بود، اغلب مردم به كذب ادعاي آنان پي برده و از آنها بيزاري مي جستند.
از آن طرف، برخي از افراد ساده دل يا منحرف، تعداي از معصومين يا افراد نامور را مهدي معرفي مي كردند، (مثلاً عده اي،زيد بن علي؛ فرقةكيسانيه، محمد حنفيه؛ فرقة ناووسيه، امام صادق ـ عليه السلام ـ؛ و فرقة واقفيه، امام كاظم ـ عليه السلام ـ را مهدي منتظر مي دانستند؛ در حالي كه اين بزرگواران، هيچ گاه چنان ادعايي نداشتند.)
همة اين مطالب نشان دهندة رسوخ اصل «مهدويت» در عمق جان مسلمانان است؛ اصلي كه جامعة اسلامي را جامعه اي منتظر و پويا و اميدوار به آينده اي روشن، نگاه داشته است. آينده اي كه اميدواريم دور نباشد.4
پيامبر گرامي اسلام صلّي الله و عليه و آله و اهل بيت اطهار عليهم السّلام کراراً بشارت به ظهور مهدي موعود (عج) که از مسل پيغمبر اسلام است، داده اند. اين مطلب خود يکي از امتيازات اهل بيت عصمت بود که هنگام ذکر مفاخر خود از وجود مهدي آخرالزّمان و ظهور دولت عالم گير او و قيام وي با شمشير و اصلاح کار جهان و تأمين عدالت در سراسر دنيا، سخن مي گفتند. ولي متأسفانه اين موضوع گاهي اشتباه، و زماني بهانه دست بعضي از سادات و حتّي مردم عادي شده، از همان قرون اوّليه اسلامي دعوي مهدويّت نموده و به نام «مهدي» عليه خلفاي وقت قيام کردند. مردم عوام هم بدون در نظر گرفتن تمام علائم اوصاف مهدي (عج) و همه شرايط ظهور وي، به طرفداري از آنها برخاسته، باعث گرفتاري خود و سايرين مي شدند.
اينان افرادي بودند که به واسطه ظلم و بيداد گري که خلفاي اموي و عبّاسي مي ديدند و در پيشامد هاي سوء،منتظر مهدي حقيقي بودند، بعضي جوانان سادات را که جزئي اشتباهي در نام يا دليري يا صورت زيبا و آراسته داشتند، مهدي موعود پنداشته، و دور او را گرفته و فرقه اي تشکيل مي دادند.
بعلاوه در قرون بعد از ائمّه و مخصوصاً بعد از رحلت حضرت امام حسن عسکري عليه السّلام نيز افراد ديگر که دعوي سيادت داشتند يا رسماً سيّد نبودند، مدّعي مهدويّت شده و حتّي بعضي جنگها و لشکرکشي ها کردند که تا کنون اتباع آنها باقي هستند.
لازم به ذکر نيست که اين همه اخبار و آيات که درباره مهدي موعود (عج) آمده، و طول زمان و ديدن زور و ظلم از دشمنان، به خصوص اگر متحرّکي در ميان باشد هر چه زمان طولاني و ناکامي از پيروزي بيشتر شود، زمينه براي ادّعاي مهدويّت بعضي از افراد ماليخوليايي بهتر فراهم مي شود.5
منابع
مائده
سفره آراسته به طعام را گویند. در روایت است که وقتی حضرت مهدی (ع) ظهور می کند، زیورهای بیت المقدس، تابوت سکینه، مائده بنی اسرائیل و ... را بیرون می آورد؛ همچنین یک قفیز1از «مّن» که برای بنی اسرائیل فرود آمده بود بیرون می آورد، در حالی که از شیر سفیدتر است.2
هنگامی که یاران خاص عیسی (ع) گفتند: ای عیسی بن مریم! آیا خدای تو می تواند، خوانی را از آسمان بر ما فرود آورد، عیسی (ع) گفت: از خدا بترسید و پس از آن همه آیات و بینات، بهانه نگیرید؛ اگر به راستی ایمان آورده اید. گفتند: می خواهیم از آن بخوریم و دل های مان یک جهت شود و بدانیم که تو در دعوی رسالتت به ما راست گفتی و بر آن گواه باشیم. عیسی (ع) گفت: بار پروردگارا! سفره ای را از آسمان فرو فرست که ما را و مردمان پس از ما را، عید بود و از سوی تو نشانی باشد و تو بهترین روزی دهندگانی. خداوند فرمود: من آن را به شما خواهم فرستاد، ولی پس از آن، اگر کسی کافر گشت وی را عذابی کنم که هیچ کس را آن چنان عذاب نکرده باشم! 3 دانشمندان در این مائده اختلاف کرده اند که آیا فرود آماه یا نه. «حسن» و «مجاهد» گفته اند که نازل نشد و حواریون، پس از آن که آن شرط سخت و سنگین را مترتب بر آن دانستند، از خواسته خود دست برداشتند، ولی صحیح آن است که مائده نازل شد. اول به دلیل این که خداوند فرمود: «انی منزلها» و وعده خدا تخلف ناپذیر است، دوم به دلیل دیگر اخبار مستفیضه که از پیامبر (ص) و تابعین در این باره آمده است. در کیفیت آن نیز اختلاف است. از عمار یاسر از حضرت رسول (ص) آمده که آن مائده، نان و گوشت بوده. ابن عباس گفته: حضرت عیسی (ع) به آنان گفت: سی روز روزه بدارید، آن گاه هر چه از خدا بخواهید شما را می دهد. آنان روزه را به انجام رساندند و ملائکه، هفت گرده نان و هفت ماهی آوردند و همه مردم از آن خوردند تا سیر شدند. این قول از امام باقر (ع) نیز نقل است. قتاده گفته که: هر صبح و شام، آن مائده بر یاران عیسی (ع) نازل می شد. 4
منبع
موعودنامه(فرهنگ الفبایی مهدویت)/مجتبی تونه ای/ص606
مادر حضرت
نرجس خاتون، مادربزرگوار امام زمان (ع) است. پیشوایان و ائمه (ع) از او به عنوان «شایسته ترین کنیزان»، «بهترین زنان» و یا «سرور زنان» یاد کرده اند. محدثین و مورخین، نام های متعددی برای آن بانو ذکر کرده اند. از آن جمله، سوسن، سبیکه، مریم، صیقل، صقیل، حدیثه، حکیمه، ملیکه، ریحانه و خمط است. 1
اما مشهورترین نام او «نرجس» و معروف ترین کنیه اش «ام محمد» است. هر کدام از نام های آن بانوی بزرگوار، بُعدی از شخصیت والای او را بیان می کند. نرجس نام گلی عطرآگین است. «خمط» نوعی درخت میوه است که قرآن نیز آن را به کار برده است. 2«سوسن» نوعی گل خوشبو و معطر و پرفایده است که در کتاب های طب نیز آمده است. «صیقل» به مفهوم پدیده نورانی و پرجلوه و نرم است. به هر حال هیچ مانعی ندارد که یک زن با شخصیت، دارای نام های متعددی باشد و هر کدام از آن ها در مورد او به تناسب به کار رود. در مورد نرجس خاتون، چه بسا که این نام های متعدد، براساس مصالح سیاسی و اجتماعی بوده که برای ما ناشناخته مانده است.3
منابع
ماریه
از کنیزان امام حسن عسکری (ع) بود. وی شاهد تولد حضرت مهدی (ع) بوده و می گوید: صاحب الزمان از شکم مادر در حالی متولد شد که دو زانو بوده و دو انگشت سبابه اش را به سمت آسمان بلند کرده بود. سپس عطسه زد و گفت: «الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله». 1
منابع
مکیال المکارم، ج 1، ص 246موعودنامه(فرهنگ الفبایی مهدویت)/مجتبی تونه ای/ص607
ماء معین
از القاب حضرت مهدی (ع) و به معنای آب روان در زمین است. [1] در قرآن آمده است: «قل ارایتم ان اصبح ماؤکم غوراً، فمن یاتیکم بماء معین»؛ [2] بگو اگر آب های سرزمین شما فرو رفت، چه کسی برای شما آب روان می آورد؟
از امام رضا (ع) درباره این آیه سئوال شد، حضرت فرمودند: «مأوکم یعنی ابوابکم» که مراد از آن امامان هستند که هر کدام ابواب الهی بین او و خلق اویند. [3]
اگر هر کدام از این درهای رحمت الهی بسته شود، سرچشمه حیات معنوی انسان بسته می شود. امام محمد باقر (ع) نیز در تأویل آیه محل بحث می فرماید: این آیه درباره امام قائم (ع) نازل شده است. می گوید: اگر امامتان از شما غایب گردد و ندانید کجاست چه کسی برای شما امام می فرستد که اخبار زمین وآسمان و حلال و حرام خدا را برای شما بیاورد. سپس فرمود: سوگند به خدا، تأویل این آیه نیامده و سرانجام خواهد آمد.[4]
در روایتی است که عمار از پیامبر اکرم (ص) سئوال کرد که مهدی کیست؟ حضرت فرمودند: ای عمار! خداوند تبارک و تعالی با من پیمان بسته که از صلب حسین، نه امام بیرون آورد، و نهمین آن ها از مردم پنهان می شو. سپس همین آیه را تلاوت کردند و فرمودند: غیبتی طولانی دارد، به گونه ای که گروهی از عقیده شان بر می گردند و گروه دیگر ثابت قدم می مانند. پس وقتی آخرالزمان شود، خروج کند و دنیا را پر از قسط و عدل می کند، همان طور که از ظلم و جور پر شده است. بنابراین ظاهر آیه مربوط به آب جاری است که مایه حیات موجودات زنده است و باطن آیه مربوط به امام علم و عدالت جهان گستر اوست که آن نیز مایه حیات جامعه انسانی است. [5]
اما وجه تشبیه آب به امامان معصوم این است که همان طور که آب رحمت الهی و مایه حیات مادی انسان ها است و بدون آب نمی توان زندگی کرد، امامان معصوم نیز رحمت خداوند و وسیله ای برای وجود حیات روحانی انسان ها و سلامت جامعه اند. به همین جهت در حدیثی است که ابوحمزه از امام صادق (ع) سئوال کرد: آیا زمین بدون امام باقی می ماند؟ حضرت فرمود: اگر زمین بدون امام باشد، آن را فرو می برد. [6] آب وسیله ای برای زدودن پلیدی های درونی و شرک و جهل و گناه اند. آب با فرو رفتن در زمین در آن ذخیره می شود تا با برنامه ریزی دقیق موجودات زنده از آن بهره مند شوند. حضرت مهدی (ع)، نیز با غیبت خود ذخیره ای برای جهانیان است تا با ظهور خود در موقع مناسب، دنیا با بهره گیری از وجودشان، راه تکامل و معنویت را پیش بگیرد و مردم به سعادت برسند.
البته باید توجه داشت که آب پنهان در زمین، بدون تلاش و تحمل رنج و زحمت به دست نمی آید. هر گاه انسان احساس تشنگی کند و در زمین، آبی برای آشامیدن نیابد، برای رسیدن به آب های زیرزمینی به حفر چاه و قنات می پردازد. ظهور حضرت مهدی (ع) نیز زمانی تحقق می یابد که مردم مشتاق عدالت شوند و با تلاش خود مقدمات آن را فراهم کنند. در این میان فقط مؤمنان واقعی هستند که فقدان وجود آن حضرت را احساس می کنند و تشنه وصال اویند. همچنان که امام رضا (ع) می فرماید: چه بسیارند مؤمنان اندوهگین و بسیار تشنه که هنگام فقدان آن آب روان غمناک هستند. [7]
منابع
- موعودنامه(فرهنگ الفبایی مهدویت)/مجتبی تونه ای/ص781
مبدأ الآیات
از القاب حضرت مهدی (ع) است. حضرت، ناطق است چون آباء طاهرینش، به علت نبودن اشخاص مورد اطمینان و حاملان اسرار الهی، مهر خاموشی بر لب زده بودند، اما حضرتش بیان کننده و ناطق همه علوم خواهد بود. روایت شده که رسول خدا (ص)، اسامی ائمه را برای مسلمانان ذکر نمود تا این که فرمود: «پس حسن بن علی، صامت امین عسکری و سپس پسر او، حجه الله ابن الحسن المهدی الناطق القائم بحق الله».1 در زیارت عاشورا نیز می خوانیم: «و ان یرزقنی طلب ثاری مع امام هدی ظاهر ناطق بالحق منکم» 2 که در این فراز، یکی از القاب حضرت، ناطق آمده است.
منابع
موعودنامه(فرهنگ الفبایی مهدویت)/مجتبی تونه ای/ص610مثلث برمودا
«ناجی نجار» در کتاب خود می نویسد: مثلث برمودا در غربی ترین نقطه اقیانوس اطلس، در دهانه دریای کارائیب و در مسیر جریان آبی «گلف استریم» قرار گرفته است. این منطقه را می توانیم به صورت مثلثی فرض کنیم که رأس مثلث در جزایر برمودا و قاعده آن در جزایر پورتوریکو و شبۀ جزیره فلوریدا قرار بگیرد. سرگردانی دانشمندان در مورد رویدادهای مثلث برمودا، تنها به حوادث اسرارآمیزی که کشتی ها و هواپیماها را در کام خود فرو می برد، منحصر نیست. بلکه حوادث دیگری نیز در این منطقه روی می دهد که شگفتی آن کمتر از حوادث کشتی ها و هواپیماها نمی باشد، که تاکنون بیش از هزار نفر از خلبانان و ملوانان و دیگر مسافران دریایی و هوایی، به هنگام عبور از این منطقه اسرارآمیز جان خود را از دست داده اند. از حوادث شگفت انگیز مثلث برمودا، این است که مسافران به هنگام نزدیک شدن به این منطقه، یک مرتبه متوجه می شوند که ساعت های آن ها دچار اختلال شده، و عقربه ها موازنه خود را از دست متوجه می شوند که ساعت های آن ها دچار اختلال شده، و عقربه ها موازنه خود را از دست داده اند. خلبان ها و ملوان ها نیز متوجه می شوند که همه بی سیم ها و دیگر وسایل ارتباطی از کار افتاده اند.1دانشمندان تصریح کرده اند که آن چه در این منطقه از اقیانوس اطلس می گذرد، در هاله ای از ابهام پوشیده است و کسی نتوانسته توجیه علمی آن را پیدا کند. 2حوادثی که در 150 سال اخیر در برمودا روی داده و دانشمندان را دچار سردرگمی کرده است، بسیار جالب و در عین حال پیچیده است. سرگذشت کشتی «ماری سیلست»، سرگذشت «اتلانتا» ناو جنگی انگلستان، سرگذشت پنج هواپیمای ناپدید شده آمریکایی، سرگذشت 240 کشتی اکتشافی، سرگذشت جت های سوخت رسان، سرگذشت ناو جنگی «اوچکرافت»، حوادث سال 1975 و 1976 از حوادث برمودا است.بیش از یکصد حادثه مهم هوایی – دریایی در سی سال گذشته در آمار رسمی کشورها ثبت شده است که از ناپدید شدن بیش از یک صد هواپیما و کشتی در این منطقه اسرار آمیز حکایت می کند. همه این حوادث به صورت مرموزی در مثلث برمودا و در منطقه ای بین جزیره های برمودا و جزیره های پاناما به وقوع پیوسته است و سرنخی از این حوادث به دست پژوهشگران نیفتاده است. رویدادهای مثلث برمودا به عنوان یک سلسه حوادث پیچیده فضایی، به دانشمندان متخصص این فن عرضه شد که شاید بتوانند راه حلی برای تکرار نشدن این حوادث پیدا کنند. زیرا این حوادث یکی از زیان بارترین حوادث دریایی و هوایی است که از این رهگذر به زندگی هزاران خلبان، ملوان، خدمه و مسافر خاتمه داده شده و صدها کشتی، هواپیما، زیردریایی، ناوگان و ناوشکن در این حوادث ناپدید شده اند. نتیجه پژوهش هزاران پژوهشگر این شد که تعدادی فرضیه یا تئوری غیرقابل اعتماد که احیاناً با یکدیگر نیز تضاد داشتند، عرضه شد که این تئوری ها هرگز مشکلی را حل نکرد.برخی از پژوهشگران میان حوادث مثلث برمودا و بشقاب های پرنده، ارتباطی قائل شده اند. بعضی دیگر شکل مثلث را در پدید آمدن این حوادث، مؤثر دانسته اند. برخی دیگر این حوادث را مربوط به اشعه هایی می دانند که از شهر خیالی «اطلنطید» 3برمی خیزد و موجب بروز این حوادث می شود. و برخی دیگر، آن ها را معلول هرم هایی می دانند که چون اهرم مصر در زیر آب وجود دارد و موجب این رویدادها می شوند. برخی ادعا کرده اند، مثلث برمودا همان جزیره خضرا است.4
منابع
موعودنامه(فرهنگ الفبایی مهدویت)/مجتبی تونه ای/ص611
مجالس المؤمنین
عنوان کتابی است از «قاضی نورالله تستری» که در سال 1091 قمری شهید شد. این کتاب، قدیمی ترین منبع در مورد حدیث «جزیره خضراء» است و کسی قبل از او این داستان را نقل نکرده است؛ 1البته به غیر از احتمالی که راجع به «سید شمس الدین محمد بن اسدالله» معاصر نورالله تستری داده می شود.2
در برخی منابع «قاضی نورالله شوشتری» شهید ثالث آمده است.
منابع
مجالس حضرت
حضور یافتن و نشستن در مجالس که فضایل و مناقب حضرت مهدی (ع) و آنچه مربوط به او است در آن ها یاد می شود، از تکالیف بندگان در عصر غیبت است. پیامبر (ص) فرمود: «در باغ های بهشت بگردید.» عرضه داشتند: ای رسول خدا! باغ های بهشت چیست؟ فرمود: «مجالس ذکر...»1 از امام رضا (ع) نیز روایت شده که «هر کس در مجلسی بنشیند که امر ما در آن زنده می گردد، دلش نخواهد مرد، روزی که دل ها می میرند» 2نیز برپا نمودن مجالسی که مولایمان صاحب الزمان (ع) در آن ها یاد شود و فضائل آن حضرت در آن ها ترویج و منتشر گردد و در آن مجالس برای آن جناب دعا شود، از تکالیف عصر غیبت است که این کار، در حقیقت ترویج دین خدا و نصرت ولی الله است.3
منابع
موعودنامه(فرهنگ الفبایی مهدویت)/مجتبی تونه ای/ص613
مجلسی
«ملا محمد باقر بن ملا محمد تقی مجلسی» معروف به علامه مجلسی، از بزرگترین و معروف ترین علمای شیعه در عهد صفویه است که در سال 1037 در اصفهان متولد شد و به سال 1111 در همان شهر وفات یافت. وی در اواخر عهد شاه سلیمان صفوی و قسمت عمده از عهد شاه سلطان حسین، رتبه شیخ الاسلامی و امامت جمعه و صاحب اختیار امور دینی کل کشور بود و نیز حائز ریاست علمی و سیاسی گردید. تعداد تألیفات او متجاوز از شصت کتاب است که معروف تر و مهم تر از همه به زبان عربی بحارالانوار است که در حقیقت، دائره المعارف شیعه می باشد. بیشترین تألیفات او به زبان ساده است مانند، حق الیقین، حلیه المتقین، حیوه القلوب، عین الحیوه و جلاء العیون. 1روایات بسیاری از پیامبر و ائمه معصومین (ع) درباره حضرت مهدی (ع) در کتاب بحارالانوار آمده است. جلد 51، 52، 53 این کتاب را استاد علی دوانی، با عنوان «مهدی موعود» ترجمه کرده است.
منابع
معارف و معاریف، ج 9، ص 125موعودنامه(فرهنگ الفبایی مهدویت)/مجتبی تونه ای/ص613
مقام امام زمان (عج)
مكانى است كه يا شخصى در آن جا به محضر حضرت مشرف شده يا از آن حضرت، معجزه اى در آن جا ظاهر شده است. مانند: مسجدالحرام، وادى السلام، سرداب سامرا، مسجد سهله و حله، مسجدكوفه، مسجد جمكران و.. 1برخى به اماكنى كه به نحوى به آن حضرت منسوب و مربوط است نيزگويند مانند: مشاهد مشرفه ائمه معصومين و انبياء و اوصياء(ع) و قبور اولياء الله و مؤمنين. بزرگداشت آن چه به حضرت منسوب و مربوط است، يكى از وظايف مؤمنان است بزرگداشت اين اماكن به شيوه هاى مختلفى ممكن است: زينت دادن، آباد كردن، فرش گستراندن، پاكيزه و خوشبو نمودن، بوسيدن، چراغ روشن كردن، رفت و آمد كردن، پاى برهنه وارد شدن، با حالت وقار و آرامش وارد شدن، مشغول شدن به اذكار و دعا و قرائت قرآن، پرهيز از نجس كردن يا كثيف نمودن آن تطهير آن ها در صورت نجس شدن، جاروكردن، پرهيز از مزاح و بيهوده گويى، پرهيز از جدال، حفظ و نگهدارى آن ها 2 و.. محدث نورى دركتاب جنة الماوي " حكايت كرده كه گويد: در بعضى از نوشته ها به نقل از خط شيخ زين العابدين على بن الحسن بن محمد خازن حائرى- شاگرد شيخ شهيد- ديدم كه: ابن ابى جواد نعمانى به حضور مولايمان حضرت مهدى (ع) مشرف شد و به آن حضرت عرضه داشت: براى شما در شهر نعمانيه يك مقام و در شهر حله يك مقام است. شما دركداميك از آن ها تشريف مى آوريد حضرت فرمودند: در نعمانيه شب سه شنبه و روز سه شنبه و روز جمعه و شب جمعه را در حله مى باشم، ولى اهل حله نسبت به مقام من تادب نمى كنند. هركس كه با ادب به مقام من داخل شود و بر من و بر امامان (ع) سلام كند، و بر من و ايشان دوازده بار درود فرستد، سپس دو ركعت نماز با دو سوره به جاى آورد و به وسيله آن ها با خداوند مناجات كند، خداوند آن چه را از او بخواهد، به وى مي دهد 3
1.نجم الثاقب باب هفتم.2.راه وصال حسين مطلق ص1913.مكيال المکارم ج 2، ص 474 ترجمه قزوينى.
موعودنامه(فرهنگ الفبایی مهدویت)/مجتبی تونه ای/ص687